📌استاد معظم در جلسه تدریس فقه فرهنگ مورخ 10/11/1401 (فیضیه)، ضمن تاکید بر روش پژوهش محور در مسیر حل مسائل مستحدثه، به منظور جمع بندی از مباحثی که تا به حال در این جلسات مطرح شده است چنین فرمودند: ◽️جمع بندی مباحثی که تا به حال در این سلسله جلسات فقه فرهنگ و مساله علوم انسانی اسلامی داشته ایم در دو ناحیه محتوا و متد بدین شرح است: ◽️نسبت به متد و روش: ◽️به این نتیجه رسیدیم که در مسائل مستحدثه همان متد سنتی فقهاء در فقه جوابگو است. البته شیوه قدمائی، قرائات متعددی دارد و مقصود ما از شیوه قدمائی این است که: 1⃣موضوع شناسی ◽️در اولین گام باید موضوع شناسی شود و نیاز به موضوع شناسی دقیق وجود دارد. اساسا موضوع شناسی در این فضا دقائق زیادی دارد و غیر از موضوع شناسی متعارف است ◽️موضوع هم یعنی سوالی که هیچ حکمی در آن مرحله وجود دارد اگرچه این موضوع اجزاء متعدد و پیچیده داشته باشد که باید تمام ابعاد و اجزائش شناخته شود و در مرحله بعد از طریق منابع دین، این سوال جواب داده شود. 2⃣تجمیع منابع ◽️در گام دوم نیاز به تجمیع منابع داریم ◽️جایگاه امروز یک فقیه در مقابل سوالات امروزین همانند جایگاه شیخ طوسی است در مقابل سوالات زمان خودش. ◽ باید توجه کرد که شیخ طوسی با عصر صدور روایات فاصله دارد و تاریخ روایات و ادله یک تاریخ پر فراز و نشیب است لذا نباید گمان کرد که تمام ادله و بیانات معصومین به دست شیخ طوسی رسیده است و به همین خاطر توانسته است در این عرصه پیروز باشد. ◽️اما مع ذلک شیخ طوسی تمام ادله مورد نیاز خود را با موضوع شناسی صحیح از زمانه، تدوین و تبویب کردند و حال ما هم باید همین طور باشیم. ◽️اگرچه شیخ طوسی تمام منابع و ادله موجود را هم تدوین و تبویب نکردند چه اینکه روایات اخلاقی را چنین تبویب و تدوین نکردند لذا برخی از روایات بصائر الدرجات چون مربوط به بحث ان فقهاء نبوده است وارد در تدوین و تدویب روایات توسط آنها نشده است. ◽در زمانه ما شاید به اندازه نیمی از فقه و یا بیشتر، موضوعات بسیار جدیدی پیش آمده است که باید نسبت به این سوالات و مسائل تدوین منابع شود و منابع مسانخ با آن یافت شده و حکم آنها به دست بیاید. ◽️به عبارت دیگر تبویب و تدوین روایات که توسط فقهاء گذشته انجام میشده است طریقیت دارد نه موضوعیت؛ شاهدش این است که در همان زمان هم اگر فقیهی نسبت به تجمیع جمیع منابع شک می کرده است و احتمال میداده است که روایت دیگری در باب دیگری نسبت به سوالش وجود داشته باشد کل کتاب حدیثی را مطالعه می کرده است نه اینکه صرفا همان باب از کتاب حدیثی را مطالعه کند کما اینکه آیت الله بروجردی (ره) می فرمودند در وسائل الشیعه روایات تقطیع شده است و این تقطیع در برخی از روایات مضر است لذا باید تجمیع منابع شود. ◽️و در زمان حاضر چون نه صرف تک سوالات مستحدثه بلکه شبکه مسائل مستحدثه ای به وجود آمده است، می بایست تجمیع دوباره منابع صورت گیرد و البته رأس المال این کار هم کتب معروفه و تراث شیعه است. ◽️البته برخی از نظامات اجتهادی و دستگاه های استنباطی نسبت به تدوین منابع، لابشرط اند و برخی به شرط لا هستند که آنهایی که به شرط لا هستند در این فضا به کار نمی آیند. ◽️در این فضا اگر موضوع محل بحث را «جنسیت زن» یا همان «فقه المرأة» بگذاریم با این نگاه، روایاتی از دوردست بسیار موثر میشود یعنی روایاتی که در حیض و نفاس آمده است با روایاتی که در ارث آمده است مرتبط میشوند و یک شبکه مفاهیم مشترک به وجود میآورند زیرا نگاه مشترک بر آنها حاکم است، این نگاه است که کم کم ما را به سمت نگاه جامع به زن و زنانگی در اسلام می رساند. ◽️اما نسبت به محتوای: 1⃣اولا کلان نگاه حوزه روابط اجتماعی مورد بحث قرار گرفت که در این عرصه عبارات علامه طباطبایی را مورد بررسی قرار دادیم و تاثیرگذاری آن نگاه را در حوزه فقه فتوا و فقه نظامات بحث کردیم. 2⃣ ثانیا بحث بر روی حوزه فرهنگ شد و مفهوم شناسی و منبع شناسی آن را بحث کردیم. 3⃣ بعد هم وارد در بحث از قواعد عامه شدیم و چند مورد از قواعد عامه فرهنگ را مورد بررسی قرار دادیم. ◽️یکی از این قواعد که به آن پرداختیم، مسأله شدیم. ◽️ در این سلسله جلسات معلوم شد که خود دوراهی اجتماعی در خود غرب هم حکم ندارد بلکه موارد و مصادیق آن اعم از مصادیق اقتصادی و امنیتی و فرهنگی اش حکم دارند. ◽️شیخ اعظم هم در مکاسب می فرمایند اینکه فقهاء گاها عناوینی را به عنوان شرط یا ملاک ذکر کرده اند در حالی که آن عنوان منصوص در ادله نیست بلکه مستنبط از ادله است یعنی خود عنوان حکم ندارد بلکه این مصادیق آن اند که حکم دارند مانند عنوان «طلقیت» ◽️یعنی در ادله چیزی به نام طلقیت، شرط مبیع دانسته نشده است بلکه آنچه در ادله است مصادیقی است که فقهاء از باب جامع آنها عنوان طلقیت را استنباط کرده اند پس نوع مواجهه با شرط طلقیت غیر از نوع مواجهه با شرط مالیت است زیرا مالیت از شروط منصوص برای عوضین است اما طلقیت چنین نیست. یعنی عنوان طلقیت حکمی ندارد بلکه معنون های آن حکم دارند. ◽️حال دوراهی اجتماعی هم همین طور است یعنی باید با معنون آن کار کرد و از جنبه معنون آن موضوعات ذیل را بررسی کردیم: 1⃣حضور زن در ورزشگاه ها و حوزه های تخصصی 2⃣مساله زن و تفکیک جنسیتی محیط های آموزشی 3⃣مساله افزایش سن ازدواج ◽️لهذا در این سلسله جلسات، نسبت به موضوع «زنانگی و جنسیت زنانه» و به تعبیری یک نگاه تاثیر گذار موضوعی پیدا شد یعنی مشخص شد که معلوم شدن تکلیف این موضوع می تواند چه دائره از فقه را پوشش دهد و تا چه حیطه هایی تاثیر داشته باشد. لذا می توانیم با نگاه به همین موضوع وارد ادله شویم. ◽️به همین منظور، باید ناظر به فقه المرأة، تجمیع منابع کنیم و به صورت و به سمت حل این مساله برویم. ✍احسان چینی پرداز (@Ehsan1244) 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b