بمناسبت نزول سوره هل اتی بحاطر انفاق اهل بیت(ع): اهمیت و ارزش صدقه از نظر قرآن، بسیاری از مردم هنگامی متوجه آثار بسیار مهم و برکات صدقات می‌شوند که کار از کار گذشته است؛ یعنی وقتی از دنیا رحلت کرده و یا در هنگام احتضار و مرگ هستند و پرده‌ها کنار می‌رود و حقایق هستی را می‌بینند، در آن هنگام در می‌یابند که صدقه تا چه اندازه مهم و تاثیرگذار بوده است. از همین رو، اگر امکان داشته باشد تا تنها یک کار انجام دهند، آن کار همان صدقه دادن است. خدا در ترسیم حالت محتضر می‌فرماید: وَأَنْفِقُوا مِنْ مَا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوْلَا أَخَّرْتَنِي إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ وَأَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ وَلَنْ يُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْسًا إِذَا جَاءَ أَجَلُهَا وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ؛ و از آنچه روزى شما کرده‌ایم انفاق كنيد پيش از آنكه يكى از شما را مرگ فرا رسد و بگويد: پروردگارا! چرا تا مدتى بيشتر اجل مرا به تاخير نينداختى تا صدقه دهم و از صالحان و نيكوكاران باشم؟ ولى هر كس اجلش فرا رسد، هرگز خدا آن را به تاخير نمى‏‌افكند؛ و خدا به آنچه می‌كنيد آگاه است. (منافقون، آیات 10 و 11) از این آیات به دست می‌آید که انسان باید فرصت کوتاه عمر را غنمیت شمارد و از آن برای سعادت دنیا و آخرت خود و دیگران بهره گیرد. یکی از مهم‌ترین فعالیت‌های اقتصادی در تامین سعادت دنیا و آخرت، دادن صدقات مالی هر چند اندک حتی از سوی فقیر است؛ زیرا فقیر نیز اگر اندکی از همان اندک خویش را بپردازد، نه تنها مالش برکت و افزایش کمی و کیفی می‌یابد (بقره، آیه 261)، بلکه سعادت را برای خود و دیگران در دنیا و آخرت رقم می‌زند. امام صادق(ع) در این باره می‌فرماید: ثَلاثٌ مَنْ اَتَى الله‏َ بِواحِدَهًْ مِنْهُنَّ اَوْجَبَ الله‏ُ لَهُ الْجَنَهًْ اَلاْنْفاقُ مِنْ اِقْتارٍ وَ الْبِشْرُ لِجَميعِ الْعالَمِ وَ الاِنْصافُ مِنْ نَفْسِهِ؛ هر كس يكى از اين كارها را به درگاه خدا ببرد، خداوند بهشت را براى او واجب می‌گرداند: انفاق در تنگدستى، گشاده ‏رويى با همگان و رفتار منصفانه. (کافی، ج 2 ، ص 103 ، ح 2) هارون بن عيسى گفته است: امام صادق(ع) از فرزندش محمد پرسید: «چه مبلغ مال نزد تو باقى مانده؟» عرض كرد: «چهل دينار» فرمود: «آنها را بين فقرا تقسيم كن.» عرض كرد: «آن وقت ديگر چيزى براى خودمان نداريم!» فرمود: «اين مبلغ را صدقه بده. خدا جايش را پر مى‏كند. آيا نمى‏دانى که هر چيزى كليدى دارد و صدقه كليد روزى است.» محمد، طبق دستور پدر، اموال موجود را صدقه داد. طولى نكشيد و ده روز بیش‌تر نگذشت که مبلغ‏ چهار هزار دينار از جايى براى حضرت رسيد. پس فرمود: «پسرم! ما، چهل دينار در راه خدا داديم، خدا، در عوض، چهار هزار دينار براى ما رسانيد.» (کافی، ج 4، ص 9؛ بحارالانوار، ص 38)