هدایت شده از روشنگری
سرو دهه هشتادی‌ام را دوست دارم! نفیسه سادات‌موسوی: 🔻بعد از چندسال وقفه کرونایی، چراغ دیدار رهبر با شاعران در نیمه ماه مبارک امسال دوباره روشن شد و ما اولین میهمانان دوران پساکرونا بودیم. بیشتر بودن تعداد میهمانان و به‌ویژه خانم‌ها با چشم غیرمسلح هم مشخص بود و همه آن را به فال نیک گرفتند. دل تو دل کسی نبود. یکی شوق دیدار داشت و دیگری ذوق اقامه نماز پشت رهبر. یکی در خوف و رجای این بود که بداند امسال قرار است شعرخوانی داشته باشد یا نه و دیگری نگران بود نکند کتاب‌ها و نامه تقدیمی‌اش به دست رهبر نرسد. گعده‌های دونفره و سه نفره و چندنفره گوشه‌گوشه حسینیه شکل گرفته بود و عطر اشتیاق و انتظار فضا را پر کرده بود. 🔻کمی بیش از سه ربع به اذان مانده بود که رهبر وارد حسینیه شدند و شاعران در همان صف‌های نماز از ایشان با تمام جان استقبال کردند. 🔻بعد از نماز هم نوبت به هم‌سفره شدن با میزبان رسید. رهبر افطار خود را کنار میهمانان و سر سفره‌ای که ابتدایش آقایان بودند و از میانه‌اش خانم‌ها میل کردند و در خلال افطار با سعه صدر و گشاده‌رویی با شاعران همکلام می‌شدند. 🔻اینکه جای مراسم مثل همیشه اتاق کوچک حسینیه بالا نبود ولی چینش و فاصله‌ها دقیقا با همان ترتیب بود و حس و حال همیشگی و صمیمی دیدارهای شاعران بر فضای جلسه از همان ابتدا حاکم بود. 🔻پیشکسوت‌ها در کنار جوان‌ها، خانم‌ها در کنار آقایان، عاشقانه‌ها در کنار آیینی‌ها و خلاصه ضیافت ماه، بازتابی بود از دل جامعه. انگار همه چیز در اشلی کوچک‌تر اینجا حاضر بود. طنازان به نمایندگی از مردم دغدغه‌مند از مشکلات معیشت و وام و وعده‌های بی‌سرانجام مسئولان گفتند و معترضان از التهابات ماه‌های اخیر کشور و برندگان سود و زیان آن خواندند و اهل‌بیتی‌نویس‌ها ابراز ارادت کردند و عاشقانه‌سراها جلسه را تلطیف کردند. زنان از عظمت زنان خواندند و مادری و مام میهن و زبان مادری و مادر سادات و ابیات درخشان اشعارشان بارها زبان رهبر را به تحسین و تایید و تشویق باز کرد. نمایندگان غزل و مثنوی و قصیده و سپید و رباعی همه در جمع حاضر بودند. 🔻فارسی و عربی و ترکی هم در کنار هم نماینده داشتند و از بین شعرهای فارسی، ایرانی و هندی و پاکستانی شعر خواندند. اشارات و التفات رهبر به شعرها‌انگیزه بخش شاعران بود. 🔻ساعت‌ها از پی هم می‌گذشتند اما فضای حاکم بر جلسه بوی خستگی و کسالت نمی‌داد. حال خوب رهبر و شعرها به همه شاعرها منتقل شده بود و همه پرانرژی و سر کیف منتظر بودند شاعر بعدی و بعدی شعر بخواند. گمانم تعداد کسانی که شعر خواندند هم مثل تعداد حاضران از هرسال بیشتر بود. 🔻چای خوردن‌های یکی پس از دیگری رهبر هم برای ما چای‌خورها اتفاق خوبی بود. به ازای هر بار چای خوردن ایشان ما هم یکی خودمان را میهمان می‌کردیم و شاید به همین دلیل بود که وقتی با فرارسیدن نیمه‌شب و پایان صحبت‌های انتهایی آقا خطاب به شاعران، پایان جلسه اعلام شد، سرحال‌تر از آن بودیم که توقع پایان جلسه را داشته باشیم. 🆘 @Roshangari_ir 🔜 Rubika.ir/roshangari_ir