‌مداد رنگیها مشغول بودند به جزمداد سفید ! هیچکس به اوکار نمیداد، همه میگفتند : تو به هیچ دردی نمیخوری ...! یک شب که مدادرنگیها توسیاهی شب گم شده بودند، مدادسفیدتاصبح ماه کشید مهتاب کشید وانقدرستاره کشید که کوچک وکوچکترشد ... صبح توی جعبه مداد رنگی جای خالی او با هیچ رنگی  پرنشد !   به یاد هم باشیم شاید فردا ما هم درکنارهم نباشیم ...✏️🖌✏️🖌 امین یاوران | سبک زندگی ایرانی اسلامی 🆔 @Aminyavaran 🌐 aminyavaran.com