👤 ماجرای مردی که در محضر امام جواد ، در مرحله اول ثواب عمل خیر خود را «حبط» کرد سپس در مرحله دوم ثواب ها را «برگرداند».
📖 تفسیری جالب از «
منت گذاشتن» و «
اذیت کردن» در آیه «لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذی»
✍
تشریح ماجرا؛
مردی خدمت امام جواد (علیه السلام) وارد شد درحالیکه شاد و مسرور بود.
حضرت فرمود: چه شده است که تو را شاد میبینم»؟
عرض کرد: «ای پسر پیامبر (صلی الله علیه و آله) از پدر بزرگوارت شنیدم که میفرمود: «بهترین روزی که سزاوار است بندهی خدا، در آن روز شاد باشد روزی است که توفیق خدمت و کمک و دستگیری از برادران مؤمن نصیب او گردد». امروز ده نفر از برادران فقیر و عائلهمندم از فلان شهر و فلان شهر به قصد من آمدند و من به هرکدام از آنها بخششی کردم. از آن جهت خوشحالم»
حضرت فرمود: «به جان خودم سوگند! تو شایستهی این شادی هستی اگر آن انفاقت را نابود نکردهباشی یا بعد از این در آینده او را از بین نبری».
آن مرد عرض کرد: «چگونه آن را از بین ببرم و حال آنکه من از شیعیان خالص شما هستم»؟
حضرت فرمود: «احسانی که در حقّ برادران مؤمنت روا داشتی، باطل ساختی».
عرض کرد: «چگونه باطل شد»؟
فرمود: «آیهی قرآن را بخوان:یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذی
عرض کرد: «ای پسر پیامبر (صلی الله علیه و آله)! من که بدانها خدمت و نیکی کردم، نه منّت گذاشتم و نه آزار دادم».
حضرت فرمود: «خداوند عزّوجلّ میفرماید: صدقات خود را بهسبب منّت و آزار تباه نسازید و نفرموده است با منّتگزاردن بر آنها که در حقّشان خوبی کردید یا آزردن همانها؛ بلکه هرگونه آزردنی باعث تباهشدن آن احسان است. تو فکر میکنی آن جمعیّتی که به آنها خوبی کردی آزارشان مهمتر است یا آزردن فرشتگان محافظ تو و فرشتگان مقرّبی که دور و بر تو هستند یا آزردن ما»؟
آن مرد عرض کرد: «ای پسر رسولخدا (صلی الله علیه و آله)! این آزار بزرگتر و مهمتر است».
حضرت فرمود: «امّا تو هم مرا آزردی و هم فرشتگان را و صدقهی خود را تباه ساختی».
عرض کرد: «چرا»؟
فرمود: «بهخاطر گفتهات که گفتی «من از شیعیان خالص شما هستم». وای بر تو! میدانی شیعهی خالص ما کیست»؟
عرض کرد: «نه»!
فرمود: «شیعهی خالص ما حزبیل مؤمن، همان مؤمن آلفرعون و صاحب یس است که خداوند متعال میفرماید: مردی شتابان از دورترین نقاط شهر (انطاکیه) فرا رسید و همچنین سلمان، ابوذر، مقداد و عمّار از شیعیان ما هستند و تو خود را با این افراد برابر دانستی. در این صورت آیا ما و فرشتگان را آزار ندادی»؟
آن مرد عرض کرد: «از خدا طلب آمرزش و توبه میکنم. حالا چه بگویم»؟
فرمود: «بگو من از مریدان و دوستان شما، دشمن دشمنانتان و دوست دوستانتان هستم».
آن مرد عرض کرد: «پس چنین میگویم و چنین نیز هستم و از سخنی که شما و فرشتگان نپذیرفتند توبه کردم. چون میدانم نپذیرفتن شما بدان جهت است که خداوند عزّوجلّ نپذیرفته است».
امام (علیه السلام) فرمود: «(چون توبه کردی)ثواب صدقات و احسانی که به برادرانت نمودی بازگشت و نابودی آنها رفت».
📚بحار الأنوار ج ۶۵، ص ۱۵۴
#حدیث #داستان #قرآن #تفسیر #فرشتگان
@soalvajavab
@AmirGrali