eitaa logo
کانال شیخ امیر گرالی
307 دنبال‌کننده
675 عکس
387 ویدیو
46 فایل
◻️ کانال های دیگر بنده: @soalvajavab @mahezeyafat ◻️ آپارات : https://www.aparat.com/amirgarali
مشاهده در ایتا
دانلود
دو دعای متفاوت.mp3
1.31M
🐪 داستان دو دعای متفاوت پیامبر برای شترچران و گوسفند چران ! 🎙از زبان مرحوم فلسفی 📖 متن عربی روایت به همراه ترجمه فارسی ➕ اگر فایل صوتی باز نشد اینجا استماع کنید. @AmirGrali
🌺 لطیفة 👤روزی مردی،بهلول را از دور دید و خواست سربه سرش بگذارد. وقتی به او رسید گفت:وقتی تو را از دور دیدم اول گمان کردم که یک الاغ دارد به سمتم می آید. 👳‍♂بهلول گفت : من هم وقتی تو را از دور دیدم اول گمان کردم که یک انسان دارد به سمتم می آید؟!!! 😂 @soalvajavab @AmirGrali
👤 ماجرای مردی که در محضر امام جواد ، در مرحله اول ثواب عمل خیر خود را «حبط» کرد سپس در مرحله دوم ثواب ها را «برگرداند». 📖 تفسیری جالب از «منت گذاشتن» و «اذیت کردن» در آیه «لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذی» ✍ تشریح ماجرا؛ مردی خدمت امام جواد (علیه السلام) وارد شد درحالی‌که شاد و مسرور بود. حضرت فرمود: چه شده است که تو را شاد می‌بینم»؟ عرض کرد: «ای پسر پیامبر (صلی الله علیه و آله) از پدر بزرگوارت شنیدم که می‌فرمود: «بهترین روزی که سزاوار است بنده‌ی خدا، در آن روز شاد باشد روزی است که توفیق خدمت و کمک و دستگیری از برادران مؤمن نصیب او گردد». امروز ده نفر از برادران فقیر و عائله‌مندم از فلان شهر و فلان شهر به قصد من آمدند و من به هرکدام از آن‌ها بخششی کردم. از آن جهت خوشحالم» حضرت فرمود: «به جان خودم سوگند! تو شایسته‌ی این شادی هستی اگر آن انفاقت را نابود نکرده‌باشی یا بعد از این در آینده او را از بین نبری». آن مرد عرض کرد: «چگونه آن را از بین ببرم و حال آنکه من از شیعیان خالص شما هستم»؟ حضرت فرمود: «احسانی که در حقّ برادران مؤمنت روا داشتی، باطل ساختی». عرض کرد: «چگونه باطل شد»؟ فرمود: «آیه‌ی قرآن را بخوان:یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذی عرض کرد: «ای پسر پیامبر (صلی الله علیه و آله)! من که بدانها خدمت و نیکی کردم، نه منّت گذاشتم و نه آزار دادم». حضرت فرمود: «خداوند عزّوجلّ می‌فرماید: صدقات خود را به‌سبب منّت و آزار تباه نسازید و نفرموده است با منّت‌گزاردن بر آن‌ها که در حقّشان خوبی کردید یا آزردن همان‌ها؛ بلکه هرگونه آزردنی باعث تباه‌شدن آن احسان است. تو فکر می‌کنی آن جمعیّتی که به آن‌ها خوبی کردی آزارشان مهمتر است یا آزردن فرشتگان محافظ تو و فرشتگان مقرّبی که دور و بر تو هستند یا آزردن ما»؟ آن مرد عرض کرد: «ای پسر رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله)! این آزار بزرگتر و مهمتر است». حضرت فرمود: «امّا تو هم مرا آزردی و هم فرشتگان را و صدقه‌ی خود را تباه ساختی». عرض کرد: «چرا»؟ فرمود: «به‌خاطر گفته‌ات که گفتی «من از شیعیان خالص شما هستم». وای بر تو! می‌دانی شیعه‌ی خالص ما کیست»؟ عرض کرد: «نه»! فرمود: «شیعه‌ی خالص ما حزبیل مؤمن، همان مؤمن آل‌فرعون و صاحب یس است که خداوند متعال می‌فرماید: مردی شتابان از دورترین نقاط شهر (انطاکیه) فرا رسید و همچنین سلمان، ابوذر، مقداد و عمّار از شیعیان ما هستند و تو خود را با این افراد برابر دانستی. در این صورت آیا ما و فرشتگان را آزار ندادی»؟ آن مرد عرض کرد: «از خدا طلب آمرزش و توبه می‌کنم. حالا چه بگویم»؟ فرمود: «بگو من از مریدان و دوستان شما، دشمن دشمنانتان و دوست دوستانتان هستم». آن مرد عرض کرد: «پس چنین می‌گویم و چنین نیز هستم و از سخنی که شما و فرشتگان نپذیرفتند توبه کردم. چون می‌دانم نپذیرفتن شما بدان جهت است که خداوند عزّوجلّ نپذیرفته است». امام (علیه السلام) فرمود: «(چون توبه کردی)ثواب صدقات و احسانی که به برادرانت نمودی بازگشت و نابودی آن‌ها رفت». 📚بحار الأنوار ج ۶۵، ص ۱۵۴ @soalvajavab @AmirGrali
🧕زنی که در یک روز و نصف روز ، ۱۰ مرتبه نسبت به یک مرد،حلال و حرام شد! 📖 امام جواد(عليه السلام) در مناظره ای که با یحیی ابن اکثم داشتند به يحيي بن اکثم فرمود: اي ابا محمّد! چه میگويي درباره مردي که بامداد زني بر وي حرام بود و روز که برآمد بر او حلال شد، نيمه روزش حرام شد و هنگام ظهرش حلال گرديد و وقت عصر بر او حرام شد و مغربش حلال گرديد و نيمه شب بر او حرام شد و سپيده دم بر وي حلال شد و روز که برآمد بر او حرام شد و نيمه روز بر او حلال گرديد. يحيي و ديگر فقها در برابر او حيران گرديده و از کلام باز ماندند! مأمون گفت: يا اباجعفر! خداي عزيزت بدارد. اين مسأله را براي ما بيان کن. ▫️امام(عليه السلام) فرمود: اين مردي است که : (اول صبح) به کنيزک ديگري که بر او حرام است نگاه کرد. سپس(هنگام بالاآمدن روز ) او را خريده و بر وي حلال شد. سپس ( قبل از ظهر)آزادش کرده و بر او حرام شد. سپس(ظهر) او را به زني گرفته و بر او حلال شد. سپس(عصر) ظهارش کرد و بر او حرام شد. سپس(مغرب) کفارّه ظهار داده و حلال شد. سپس (نصف شب) يک بار طلاقش داده و حرام شد. سپس (هنگام طلوع فجر)به او رجوع کرده و حلال شد. سپس(هنگام بالاآمدن روز) آن مرد از اسلام برگشته و زن بر او حرام شد. سپس(قبل از ظهر) باز توبه کرده و به اسلام برگشته و به همان نکاح سابق بر او حلال شد. چنان که رسول خدا(صلي الله عليه وآله وسلم) زينب را به ابيالعاص بن ربيع که مسلمان شد، به همان نکاح اوّل تسليم نمود. 📚بحار الأنوار ج ۱۰، ص ۳۸۵ @soalvajavab @AmirGrali
🔥 ماجرای «خانه ای گِلی در وسط آتش» در بیان امام کاظم علیه السلام ✍ امام کاظم علیه السلام میفرمایند: در بنى اسرائيل مرد مؤمنى بود كه همسايه كافرى داشت،و این مرد کافر به مرد مؤمن نرمش ميكرد و به او در دنيا احسان ميكرد،و چون آن كافر از دنیا رفت خدا در دوزخ خانه‌اى گلى برايش ساخت كه او را از سوز آن حفظ‍‌ ميكرد و خوراكش از غير دوزخ به او ميرسيد،و به او گفته شد،اين به سزاى آن است كه به همسايه مؤمنت ارزانى داشتى كه فلان پسر فلان بود از نرمش و احسانى كه به او ميكردى در دنيا. كَانَ فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ وَ كَانَ لَهُ جَارٌ كَافِرٌ فَكَانَ یَرْفُقُ بِالْمُؤْمِنِ وَ یُوَلِّیهِ الْمَعْرُوفَ فِی الدُّنْیَا فَلَمَّا أَنْ مَاتَ الْكَافِرُ بَنَی اللَّهُ لَهُ بَیْتاً فِی النَّارِ مِنْ طِینٍ فَكَانَ یَقِیهِ حَرَّهَا وَ یَأْتِیهِ الرِّزْقُ مِنْ غَیْرِهَا وَ قِیلَ لَهُ هَذَا بِمَا كُنْتَ تَدْخُلُ عَلَی جَارِكَ الْمُؤْمِنِ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ مِنَ الرِّفْقِ وَ تُوَلِّیهِ مِنَ الْمَعْرُوفِ فِی الدُّنْیَا 👤 علامه مجلسی ذیل این روایت بیانی دارند که : هذا الخبر(الحسن الذی لا یقصر عن الصحیح ) یدل علی أن بعض أهل النار من الكفار یرفع عنهم العذاب لبعض أعمالهم الحسنة فلا یبعد أن یخصص الآیات الدالة علی كونهم معذبین فیها لا یخفف عنهم العذاب لتأیده بأخبار أخر سیأتی بعضها و یمكن أن یقال كونهم فی النار أیضا عذاب لهم و إن لم یؤذهم و هذا لا یخفف عنهم و یحتمل أن یكون لهم فیها نوع من العذاب غیر الاحتراق بالنار كالتخویف به مثلا كما سیأتی فی خبر الوصافی یا نار هیدیه و لا تؤذیه و اللّٰه یعلم. 📚بحار الأنوار ج ۷۱، ص ۳۰۵ @soalvajavab @AmirGrali
👤دزدی که با دست بریده و خونچکان ،ظرف چند دقیقه ، ۶۶ فضیلت از فضائل امیرالمومنین علیه السلام را بیان کرد! ✍ از اصبغ بن نباته روايت شده است كه گفت: روزى در مسجد كوفه نزد امير المؤمنين علیه السلام رفتم، در آنجا مردمان فراوانى با برده‏ اى سياه ديدم كه مى‏ گفتند: اى امير مؤمنان! اين برده دزدى كرده است. امام بعد از اعتراف گرفتن از او به بريدن دست راست او فرمان داد، و آن را بريدند. آن غلام دست بريده را خونچكان به دست چپ گرفت و رفت. در ميان راه، ابن الكوّاء كه از دشمنان امام على علیه السلام بود او را ديد، از او پرسيد: دست راستت را چه كسى بريده ؟ 🎙غلام گفت : دست راست مرا کسی بريد كه: ۱-الْأَنْزَعُ الْبَطِینُ ۲-بَابُ الْیَقِینِ ۳-حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِینُ ۴-الشَّافِعُ یَوْمَ الدِّینِ ۵-الْمُصَلِّی إِحْدَی وَ خَمْسِینَ ۶-إِمَامُ التُّقَی ۷-ابْنُ عَمِّ الْمُصْطَفَی ۸-شَقِیقُ النَّبِیِّ الْمُجْتَبَی ۹-لَیْثُ الثَّرَی ۱۰-غَیْثُ الْوَرَی ۱۱-حَتْفُ الْعِدَی ۱۲-مِفْتَاحُ النَّدَی ۱۳-مِصْبَاحُ الدُّجَی ۱۴-إِمَامُ الْحَقِّ ۱۵-سَیِّدُ الْخَلْقِ ۱۶-فَارُوقُ الدِّینِ ۱۷-سَیِّدُ الْعَابِدِینَ ۱۸-إِمَامُ الْمُتَّقِینَ ۱۹-خَیْرُ الْمُهْتَدِینَ ۲۰-أَفْضَلُ السَّابِقِینَ ۲۱-حُجَّةُ اللَّهِ عَلَی الْخَلْقِ أَجْمَعِینَ ۲۲-إِمَامٌ ۲۳- حَظِیٌّ ۲۴- بَدْرِیٌّ ۲۵-أُحُدِیٌّ ۲۶-مَكِّیٌّ ۲۷- مَدَنِیٌّ ۲۸-أَبْطَحِیٌّ ۲۹-هَاشِمِیٌّ ۳۰-قُرَشِیٌّ ۳۱-أَرْیَحِیٌّ ۳۲-مَوْلَوِیٌّ ۳۳-طَالِبِیٌّ ۳۴-جَرِیُّ ۳۵-قَوِیٌّ ۳۶-لَوْذَعِیٌّ ۳۷-الْوَلِیُّ ۳۸-الْوَصِیُّ. ۳۹-دَاحِی بَابِ خَیْبَرَ ۴۰-قَاتِلُ مَرْحَبٍ وَ مَنْ كَفَرَ ۴۱-أَفْضَلُ مَنْ حَجَّ وَ اعْتَمَرَ ۴۲-هَلَّلَ وَ كَبَّرَ ۴۳-صَامَ وَ أَفْطَرَ ۴۴- حَلَقَ وَ نَحَرَ ۴۵-شُجَاعٌ ۴۶-جَرِیُّ ۴۷-جَوَادٌ ۴۸-سَخِیٌّ ۴۹-بُهْلُولٌ ۵۰-شَرِیفُ ۵۱-الْأَصْلِ ۵۲-ابْنُ عَمِّ الرَّسُولِ ۵۳-زَوْجُ الْبَتُولِ ۵۴- سَیْفُ اللَّهِ الْمَسْلُولُ ۵۵-الْمَرْدُودُ لَهُ الشَّمْسُ عِنْدَ الْأُفُولِ ۵۶-صَاحِبُ الْقِبْلَتَیْنِ ۵۷-الضَّارِبُ بِالسَّیْفَیْنِ ۵۸-الطَّاعِنُ بِالرُّمْحَیْنِ ۵۹-وَارِثُ الْمَشْعَرَیْنِ ۶۰-الَّذِی لَمْ یُشْرِكْ بِاللَّهِ طَرْفَةَ عَیْنٍ ۶۱-أَسْمَحُ كُلِّ ذِی كَفَّیْنِ ۶۲-أَفْصَحُ كُلِّ ذِی شَفَتَیْنِ ۶۳-أَبُو السَّیِّدَیْنِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ. ۶۴-عَیْنُ الْمَشَارِقِ وَ الْمَغَارِب ۶۵-تَاجُ لُؤَیِّ بْنِ غَالِبٍ ۶۶-أَسَدُ اللَّهِ الْغَالِبُ، عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ مِنَ الصَّلَوَاتِ أَفْضَلُهَا وَ مِنَ التَّحِیَّاتِ أَكْمَلُهَا چون‏ غلام‏ از ستايش‏ اميرالمؤمنين فارغ شد و به راه خويش رفت، عبدالله بن كواء نزد امام آمد و به امام آنچه را دید و شنید تعریف کرد. امام عليه السّلام به حسنین عليهما السّلام فرمود: برويد و غلام را نزد من بياوريد. آنان غلام را آوردند.چون غلام جلوى حضرت ايستاد، حضرت به وى فرمود: دست راستت را بريدم و تو آن گونه كه به من رسيده است، مرا ثنا می گويى! او گفت: اى اميرالمؤمنين، شما تنها بر پايه ی يك حقّ واجب كه خداوند و رسول او واجب كرده است، آن را بريده‏ اى. امام عليه السّلام فرمود: دستت را به من بده . آن‏گاه امام دست را گرفت و آن را با عبا پوشاند و تكبير گفت و دو ركعت نماز گزارد و كلماتى را كه ما مى‏شنيدم بر زبان جارى كرد و در پايان دعايش فرمود: مستجاب كن اى پروردگار عالميان و كف دست را سوار بر مچ كرد و به يارانش فرمود: عبا را از كف دست كنار بزنيد . آنان عبا را از كف كنار زدند و ديدند كه كف بر مچ دست به اذن خداوند متعال پيوند خورده است. سپس امیرالمؤمنین علیه السّلام به ابن الکواء فرمودند : آیا من به تو نگفتم که همانا برای ما محبین و دوستانی است که اگر از ایشان یکی را قطعه قطعه کنیم زیاد نمی شود در آنها مگر حبّ ما ، و برای ما دشمنانی است که اگر دهان و حلقومشان را پر از عسل کنیم زیاد نمی شود در آنها مگر بغض و کینه نسبت به ما ، و این چنین است، کسی که محبِّ ما اهل بیت باشد روز قیامت مورد شفاعت ما قرار می گیرد. 📚بحارالانوار ج۳۴ ص ۲۶۶ 👌علامه مجلسی این روایت را در جلد۴۰ صفحه ۲۸۰ با نسخه دیگری ذکر میکند که تفاوتهایی با این نسخه دارد که در آن فضائل دیگری هم بیان شده است. ┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄ @soalvajavab @AmirGrali
50.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مردی که چهار هزار فرشته در تشیبع جنازه او شرکت کردند اما عذاب قبر دید .. 🎙مرحوم حاج شیخ باقر علم الهدی 🖥 مشاهده در آپارات ➖اگر کلیپ باز نشد اینجا مشاهده کنید. ┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄ @soalvajavab @AmirGrali
در یک شب برای امیر المؤمنین سه هزاروسه منقبت بوده است ... 👤 شیخ عباس قمی مینویسد : کسی که میگوید« در یک شب برای امیر المؤمنین سه هزاروسه منقبت بوده است » اشاره به همین شب دارد یعنی شب هفدهم ماه مبارک رمضان و « قضیه آب آوردن امیرالمومنین برای لشکر اسلام در شب جنگ بدر » 📖 ماجرا از این قرار است که : رسول خدا در شب بدر به یارانش فرمود: امشب کیست که برود برای ما از چاه آب بیاورد؟ یاران سکوت نموده و هیچیک اقدام به این کار نکردند! امیر المؤمنین علیه السّلام برای طلب آب مشکی برداشت و بیرون رفت، آن شب، شبی سرد بود، و باد تندی می‌وزید و تاریکی همه جا را فرا گرفته بود، به چاه آب رسید، چاهی بود بسیار عمیق و تاریک، و حضرت دلوی نیافت تا از چاه آب بگیرد به ناچار وارد چاه شد، و مشک را پر کرده بیرون آمد، به جانب اردوی اسلام حرکت کرد ناگاه باد سختی وزید، که آن حضرت از سختی آن نشست، تا برطرف شد، سپس برخواست و به حرکتش ادامه داد که ناگهان باد سخت دیگری مانند آن وزیدن گرفت، آن حضرت دوباره نشست تا آن باد هم آرام گرفت، چون برخاست و به سوی سپاه اسلام حرکت کرد، باز بادی به همان صورت وزید، آن حضرت نشست و پس از فرو نشستن باد، خود را به پیامبر اسلام رساند حضرت فرمود: یا ابا الحسن چرا دیر آمدی؟ عرض کرد سه مرتبه بادی وزیدن گرفت که بسیار سخت بود و مرا لرزه فرا گرفت و دیر آمدنم بخاطر فرو نشستن بادها بود. پیامبر فرمود: یا علی آیا دانستی آنها چه بودند؟ عرض کرد: ندانستم فرمود: بار نخست جبرئیل بود با هزار فرشته که بر تو سلام کرد و سلام کردند. بار دوم میکاییل بود با هزار فرشته که بر تو سلام کرد و سلام کردند. بار سوم اسرافیل بود با هزار فرشته که بر تو سلام کرد و سلام کردند و آنان برای یاری دادن به ما نازل شدند. ✍ شیخ عباس قمی پس از نقل این ماجرا ، چنین حاشیه میزنند : قول آن کسیکه گفته در یک شب برای امیر المؤمنین سه هزاروسه منقبت (کمال و برازندگی) بوده، اشاره به همین شب است. و سیّد حمیری در مدح آن حضرت در قصیده خود به این معنا اشاره کرده است : أُقْسِمُ بِاللَّهِ وَ آلائِهِ وَ الْمَرْءُ عَمَّا قَالَ مَسْئُولٌ إِنَّ عَلِیِّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ عَلَی الْتُّقَی وَ الْبِرِّ مَجْبُولٌ کَانَ إِذَا الْحَرْبُ مَرَتْهَا الْقَنَا وَ أَحْجَمَتْ عَنْهَا الْبَهَالِیلُ یَمْشِی إِلَی الْقِرْنِ وَ فِی کَفِّهِ أَبْیَضُ مَاضِی الْحَدِّ مَصْقُولٌ مَشْیَ الْعَفَرْنَا بَیْنَ أَشْبَالِهِ أَبْرَزَهُ لِلْقَنَصِ الْغِیلُ ذَاکَ الَّذِی سَلَّمَ فِی لَیْلَةٍ عَلَیْهِ مِیکَالٌ وَ جِبْرِیلٌ مِیکَالُ فِی أَلْفٍ وَ جِبْرِیلُ فِی أَلْفٍ وَ یَتْلُوهُمْ سَرَافِیلُ لَیْلَةَ بَدْرٍ مَدَدا أُنْزِلُوا کَأَنَّهُمْ طَیْرٌ أَبَابِیلُ ┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄ @soalvajavab @AmirGrali
40.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان حضرت سلیمان و گنجشک عاشق ... 🎙استاد شیخ حسن قاسمی ➖اگر کلیپ باز نشد اینجا مشاهده کنید. ┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄ @soalvajavab @AmirGrali
38.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به عزّت و جلالم سوگند اگر قارون همان‌طور که از تو درخواست نجات کرد از من تقاضا می‌کرد حتماً او را اجابت می‌کردم... 📝 بخشی از داستان موسی-علیه السلام- و قارون 🎙 در بیان استاد ، آیت الله حاج شیخ مصطفی اشرفی شاهرودی 🗓 برشی از بحث خارج فقه استاد | ۲اردیبهشت ۱۴۰۲ ➕ اگر کلیپ باز نشد از اینجا دانلود کنید. ┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄ أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج ● @soalvajavab@AmirGrali
1689002230797.mp3
3.92M
اولین چیزی که دیدی را بخور دومین چیزی که دیدی را مخفی کن سومین چیز... 📝 ماموریت عجیب یکی از پیامبران بنی اسرائیل در انجام دادن ۵ کار پر رمز و راز 🎙با بیان شیوای استاد عدالتیان 📖 متن روایت از کتاب خصال 🎞 مشاهده کلیپ تصویری ➕اگر فایل صوتی باز نشد از اینجا دانلود کنید. ┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄ أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج ● @soalvajavab@AmirGrali
4_5997020753315235045.mp3
4.46M
ماجرای پدر و مادری که برای برگزاری مجلس امام حسین علیه‌السلام، فرزندشان را فروختند! 🎙 مرحوم کافی ➕اگر فایل صوتی باز نشد از اینجا دانلود کنید. ┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄ أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج ● @soalvajavab@AmirGrali
از بچگی خاک پای سیدالشهدا بود... 📝 یک روز رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم با گروهی از اصحاب در حال عبور بودند. ناگاه به کودکانی برخوردند که بر سر راه مشغول بازی بودند. پیامبر نزد یکی از آنان نشست و میان چشمان او را بوسید و نسبت به او محبت نمود، سپس او را در کنار خود نشانید و وی را بیش از پیش بوسید. وقتی دلیل این کار را از ایشان پرسیدند فرمود: یک روز دیدم که این کودک با حسین بازی می‌کرد و خاک پای حسین را برمی داشت و به صورت و چشمان خود می‌مالید، من این کودک را به این خاطر دوست دارم که او حسینم را دوست دارد. جبرئیل به من خبر داده، این کودک در کربلا از یاران حسین خواهد بود. أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ کَانَ یَوْماً مَعَ جَمَاعَةٍ مِنْ أَصْحَابِهِ مَارّاً فِی بَعْضِ الطَّرِیقِ وَ إِذَا هُمْ بِصِبْیَانٍ یَلْعَبُونَ فِی ذَلِکَ الطَّرِیقِ فَجَلَسَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله عِنْدَ صَبِیٍّ مِنْهُمْ وَ جَعَلَ یُقَبِّلُ مَا بَیْنَ عَیْنَیْهِ وَ یُلَاطِفُهُ ثُمَّ أَقْعَدَهُ عَلَی حَجْرِهِ وَ کَانَ یُکْثِرُ تَقْبِیلَهُ فَسُئِلَ عَنْ عِلَّةِ ذَلِکَ فَقَالَ صلی الله علیه و آله إِنِّی رَأَیْتُ هَذَا الصَّبِیَّ یَوْماً یَلْعَبُ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ رَأَیْتُهُ یَرْفَعُ التُّرَابَ مِنْ تَحْتِ قَدَمَیْهِ وَ یَمْسَحُ بِهِ وَجْهَهُ وَ عَیْنَیْهِ فَأَنَا أُحِبُّهُ لِحُبِّهِ لِوَلَدِیَ الْحُسَیْنِ وَ لَقَدْ أَخْبَرَنِی جَبْرَئِیلُ أَنَّهُ یَکُونُ مِنْ أَنْصَارِهِ فِی وَقْعَةِ کَرْبَلَاءَ. 📓بحارالانوار جلد ۴۴ صفحه ۲۴۲ ┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄ أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج ● @soalvajavab@AmirGrali
چرا شما ما اهل بیت را سبك مى‌شماريد؟... 📝 ابو هارون مى‌گويد: من در خدمت امام صادق عليه السّلام بودم كه به چند تن فرمود: چرا شما ما را سبك مى‌شماريد؟ پس مردى خراسانى برخاست و گفت: بخدا پناه مى‌بريم از اينكه به تو يا چيزى از اوامر تو بى‌توجّه باشيم و آن را سبك انگاريم. امام عليه السّلام فرمود: آرى تو خود يكى از كسانى هستى كه مرا سبك مى‌شمارى. او گفت: بخدا پناه مى‌برم از اينكه شما را سبك بشمارم. امام عليه السّلام فرمود: واى بر تو!آيا نشنيدى فلانى وقتى كه ما نزديك جحفه بوديم به تو مى‌گفت:مرا به مسافت يك ميل سوار كن كه بخدا وامانده‌ام‌؟ و بخدا سوگند تو به او نگاه هم نكردى و هيچ پاسخى بدو ندادى و او را سبك شمردى و هر كس مؤمنى را سبك شمرد ما را سبك شمرده است و احترام خداوند را تباه ساخته است. عَنْ أَبِي هَارُونَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ لِنَفَرٍ عِنْدَهُ وَ أَنَا حَاضِرٌ مَا لَكُمْ تَسْتَخِفُّونَ بِنَا قَالَ فَقَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ مِنْ خُرَاسَانَ فَقَالَ مَعَاذٌ لِوَجْهِ اَللَّهِ أَنْ نَسْتَخِفَّ بِكَ أَوْ بِشَيْءٍ مِنْ أَمْرِكَ فَقَالَ بَلَى إِنَّكَ أَحَدُ مَنِ اِسْتَخَفَّ بِي فَقَالَ مَعَاذٌ لِوَجْهِ اَللَّهِ أَنْ أَسْتَخِفَّ بِكَ فَقَالَ لَهُ وَيْحَكَ أَ وَ لَمْ تَسْمَعْ فُلاَناً وَ نَحْنُ بِقُرْبِ اَلْجُحْفَةِ وَ هُوَ يَقُولُ لَكَ اِحْمِلْنِي قَدْرَ مِيلٍ فَقَدْ وَ اَللَّهِ أَعْيَيْتُ وَ اَللَّهِ مَا رَفَعْتَ بِهِ رَأْساً وَ لَقَدِ اِسْتَخْفَفْتَ بِهِ وَ مَنِ اِسْتَخَفَّ بِمُؤْمِنٍ فِينَا اِسْتَخَفَّ وَ ضَيَّعَ حُرْمَةَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَل 📓الکافي ج ۸، ص ۱۰۲ ┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄ أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج ● @soalvajavab@AmirGrali
14-emamsadeq.mp3
2.32M
ماجرای بیماری یونس ابن عمار 🎙مرحوم فلسفی ➕اگر فایل باز نشد از اینجا دانلود کنید. ┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄ أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج ┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄ ● @soalvajavab@AmirGrali
نور امام حسین علیه السلام در قلب آن جوان کار خودش را کرده است... 📝 فردی خدمت آیت الله خوانساری می رسد و عرض می کند که: برادری دارم که گنهکار،هر گناهی که شما فکرش را بکنیدانجام داده است و خالفی نیست که نکرده باشدپدر مادر و برادر خواهر از دست او عاصی و ناراحت شده ایم می خواهم اگراجازه بدهید او را خدمت شما بیاوریم، نصیحتی به اوبفرمایید انشالله که تأثیرگذارباشد . آیت الله خوانساری فرمودند: با این اوصاف نصیحت من هم کارساز نیست تنها یک راه را می شناسم که اگر در مسیر این راه قرار گرفت و تأثیری دراو داشت بیاوریدش نزدمن که من هم نصیحتی برای اوداشته باشم و اگر این راه جواب نداد که دیگر رهایش کنید، اصلاح نمی شود. او را به کربلا ببرید،اگر درحرم امام حسین علیه السلام گریه کرد، یعنی اینکه در درون او هنوز نوری وجود دارد و قابل اصلاح ونصیحت پذیراست وگرنه که هیچ. این فرد تعریف می کند که ما این برادرمان را باهزار ترفند و بهانه که بیا تو مراقب ما باش و به کربلابردیم بین راه که هیچ حسی نداشت اصلا این چیزها راقبول نداشت ما و زائرها رو مسخره می کرد وقتی نزدیک صحن و حرم حضرت شدیم دیدم که او سرش را پایین انداخت و وقتی وارد حرم امام حسین علیه السلام شدیم، گریه که هیچ، ضجه می زد بعد در حرم توبه واقعی کرد و درستکار شد. بعدها جریان را به آیت الله خوانساری نقل کردند:ایشان فرمودند: به چیز دیگری نیاز نیست نور امام حسین علیه السلام در قلب آن جوان کار خودش راکرده است. 📸 شرح تصویر: آیت الله سید محمد رضا گلپایگانی و آیت الله سید احمد خوانساری دریافت تصویر
آن مرد یهودی گفت : غلام من فدای قدم های مبارک شما باد... 📝 سید نعمت الله جزائری در ریاض الابرار از حضرت سید الشهدا علیه السلام نقل می‌کند که آن حضرت فرمود: این فرمایش پیامبر که أَفْضَلُ اَلْأَعْمَالِ بَعْدَ اَلصَّلاَةِ إِدْخَالُ اَلسُّرُورِ فِي قَلْبِ اَلْمُؤْمِنِ بِمَا لاَ إِثْمَ فِيهِ [ بعد از نماز، بهترین عملها مسرور کردن مؤمن است با وسایلی که معصیت نباشد ] برای من به تجربه رسید. روزی غلامی را دیدم که با خوراک خود سگی را شریک قرار داده بود. از او پرسیدم: چرا چنین میکنی؟ آن غلام گفت: یابن رسول الله! إِنِّي مَغْمُومٌ أَطْلُبُ سُرُوراً بِسُرُورِهِ لِأَنَّ صَاحِبِي يَهُودِيٌّ أُرِيدُ أُفَارِقُهُ من محزونم و جویای سرور و شادی هستم، می‌خواهم با مسرور کردن این حیوان غم از دلم زدوده شود؛ زیرا بنده‌ی مردی یهودی هستم و مایلم از او جدا شوم. حضرت نزد آن مرد یهودی رفتند و دویست دینار قیمت غلام را با خود برد و درخواست کرد غلام را بفروشد. آن مرد عرض کرد: اَلْغُلاَمُ فِدَاءٌ لِخُطَاكَ وَ هَذَا اَلْبُسْتَانُ لَهُ وَ رَدَدْتُ عَلَيْكَ اَلْمَالَ غلام فدای قدم مبارک شما این بُستان را نیز به او بخشیدم و دویست دینار را هم تقدیم شما می‌کنم. حضرت فرمود: أَنَا قَدْ وَهَبْتُ لَكَ اَلْمَالَ من مال را به تو بخشیدم. مرد یهودی عرض کرد: پذیرفتم و آن را هم به غلام می‌بخشم. سیدالشهدا فرمود: أَعْتَقْتُ اَلْغُلاَمَ وَ وَهَبْتُهُ لَهُ جَمِيعاً من هم غلام را آزاد کردم. دینارها و بستان را نیز به او بخشیدم. زن آن یهودی گفت: قَدْ أَسْلَمْتُ وَ وَهَبْتُ زَوْجِي مَهْرِي من هم اسلام می‌آورم و مهریه ی خود را به شوهرم می‌بخشم. یهودی گفت: أَنَا أَيْضاً أَسْلَمْتُ وَ أَعْطَيْتُهَا هَذِهِ اَلدَّارَ من نیز مسلمان می‌شوم و این خانه را به زنم بخشیدم! 📓 بحار الانوار جلد ۴۴ صفحه ۱۹۴ أللَّھُـمَ بِحَقِّ مَوْلَانَا الْحُسَیْنِ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج ┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄ ● @soalvajavab@AmirGrali
جریان « تعطیلی روضه زنانه» منزل آیت الله « سید ابوالقاسم خویی » توسط ایشان و مبتلا شدن به «چشم درد» 🎙از زبان حجت الاسلام سید جواد گلپایگانی 📝 در کتاب جرعه ای از دریا ج ۲ ص۶۸۱ نیز از آیت الله شبیری زنجانی همین مطلب نقل شده است. أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج ┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄ ● @soalvajavab@AmirGrali
🌺 لطیفة به مناسبت ایام شادی غدیر تا مباهله 👤روزی مردی،بهلول را از دور دید و خواست سربه سرش بگذارد. وقتی به او رسید گفت: وقتی تو را از دور دیدم اول گمان کردم که یک الاغ دارد به سمتم می آید. 👳‍♂بهلول گفت : من هم وقتی تو را از دور دیدم اول گمان کردم که یک انسان دارد به سمتم می آید؟!!! 😂 @AmirGrali
1_1414716284.mp3
1.65M
❗️صوتی متعلق به بیش از نیم قرن پیش 🎙ماجرای عنایت حضرت عباس (علیه السلام) به مرد نصرانی و روضه سقای کربلا | در بیان مرحوم حاج شیخ علی محدث‌زاده قمی (فرزند شیخ عباس قمی) ➕اگر فایل صوتی باز نشد از اینجا دانلود کنید. ╭┅─────┅╮ @AmirGrali ╰┅─────┅╯
خوانش کتاب شریف « خَصَائِصُ الْحُسَیْنِیَّة » | در دو ماه محرم و صفر 📄 مطلب دهم 📖 عنوان مطلب : امام حسین علیه السلام و احترام به سائل 📝 مرحوم آیت الله شیخ جعفر شوشتری رضوان الله تعالی علیه چنین میفرمایند: امام حسين عليه السلام، هنگام بخشش به سائل دچار شرم و حيا مى شدند و بر او رفت مى كردند. • حكايت يك عرب باديه نشين كه از امام ضمن خواندن ابياتى درخواستى كرد، از آن جمله است حضرت وارد خانه شدند و چهار هزار درهم در عبايشان پيچيدند و آن را به خاطر شرم و حيا از سائل از شكاف در خانه به او دادند و گفتند: بگير، من از تو معذرت مى خواهم كه اگر در آينده مال و ثروتى به دست آورديم، ابر رحمت ما بر تو خواهد باريد؛ اما چه كنم كه زمانه متحول است و ما از مال و دنيا اندكى داريم. • نمونه ديگر اين كه امام به سائلى هزار (درهم) دادند سائل آن را گرفت و شروع به شمارش آن كرد خازن آن حضرت به او گفت: مگر چيزى فروخته اى كه بهاى آن را با دقت مى شمارى؟ گفت: بله، آبروى خود را داده ام امام فرمود: سه هزار به او بدهيد. هزار براى اينكه سائل است. هزار درهم براى آبرويش و هزار هم براى اينكه نزد ما آمده. • نمونه سوم؛ شخصى نامه اى به امام داد. امام حسين عليه السلام قبل از خواندن آن فرمودند: خواسته ات بر آمده است. كسى از امام پرسيد: آيا ملاحظه فرموديد در نامه چه نوشته است؟ امام فرمودند: خداوند از انتظار او در نزد من به مقدارى كه نامه را بخوانم، سؤ ال خواهد كرد. اين صفت خاص در امام به حدى بود كه حتى وقتى مى خواست به جاهلى هم مطلبى را بياموزد، از او شرم مى كرد در روايت است كه امام پيرمردى را ديد كه وضو را بخوبى بلد نيست، امام خواست به او ياد بدهد، اما از اينكه او تحقير شود، حيا مى كرد. به او فرمود: من و برادرم نزد تو وضو مى گيريم، آنگاه تو بگو وضوى كداميك بهتر است. امام حسن و امام حسين عليهماالسلام وضو گرفتند و آن مرد صحرانشين گفت: هر دوى شما خوب وضو مى گيريد، اما اين وضو من هستم كه وضو گرفتن را بلد نبودم. ╔═══════╗ @AmirGrali ╚═══════╝
خوانش کتاب شریف « خَصَائِصُ الْحُسَیْنِیَّة » | در دو ماه محرم و صفر 📄 مطلب یازدهم 📖 عنوان مطلب : امام حسین علیه السلام و رفع هم و غم 📝 مرحوم آیت الله شیخ جعفر شوشتری رضوان الله تعالی علیه چنین میفرمایند: امام نسبت به گرفتاران و اهل غم، رقت خاصى داشتند. روزى بر اسامه كه در حال احتضار بود، وارد شدند. چون حضرت را ديد آهى كشيد و اظهار غم و اندوه كرد. امام علت را جويا شد. اسامه گفت: شصت هزار درهم بدهى دارم. امام فرمود: دين تو را ادا مى كنم. گفت: دوست دارم مديون نميرم. امام دستور داد مال را حاضر كردند و قبل از آنكه اسامه جان سپارد، آن را به طلبكارانش پرداخت كرد. ╔═══════╗ @AmirGrali ╚═══════╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضرت زهرا سلام الله علیها به من فرمودند : آمدم از تو تشکر کنم... 🎙استاد عدالتیان حفظه الله ➕ اگر کلیپ باز نشد از اینجا دانلود کنید. ╔═══════╗ @AmirGrali ╚═══════╝