﷽📚🕥
#قصه_های_قرآنی📖
#حضرت_موسی(ع)
#قسمت_پنجاه_دوم🦋
🦋
عذرخواهى موسى عليهالسلام از خداوند🦋
🌿 روزى حضرت موسى عليهالسلام هنگام عبور فقير برهنه و تهيدستى را ديد كه بر روى ريگ بيابان خوابيده بود، او وقتى كه موسى عليهالسلام را ديد، نزدش آمد و گفت: اى موسى! دعا كن تا خداوند هزينه اندكى به من بدهد كه از ندارى و فقر جانم به لب رسيده است.
🌻موسى عليهالسلام براى او دعا كرد، و از آن جا گذشت و به سوى كوه طور براى مناجات رفت، پس از مدتى از همان مسير باز مىگذشت ديد مردم همان فقير را دستگير كرده و جمعيتى بسيار در گِردش اجتماع نمودهاند، پرسيد: چه حادثهاى رخ داده است؟
🌱 حاضران گفتند: اين مرد شراب خورده و با عربده و جنگطلبى، به يك نفر حمله كرده و او را كشته است، اكنون او را دستگير كردهاند، تا به عنوان قصاص اعدام كنند.
به گفته لطيفهگوها:
گربه مسكين اگر پر داشتى تخم گنجشك در زمين نگذاشتى
موسى به حكم الهى اقرار كرد و از جسارت خود در مورد آن فقير بدسيرت استغفار نمود.
بنده چو جاه آمد و سيم و زرش سيلى خواهد به ضرورت سرش
آن نشنيدى كه فلاطون چه گفت؟ مور همان به كه نباشد پرَش(554)
🔶اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ قرآن بپيونديد:
👉
@amozeshtajvidhefzquran 👈