💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
#داستان_مهدوی
💐تشرف به محضر امام زمان علیهالسّلام در مدرسه خیرات خان مشهد💐
قسمت اول🔰
🍃 یکی از برادران روحانی که سالهاست او را به تقوا و فضیلت میشناسم، دانشمند محترم حضرت حجتالاسلام آقای سیّد محمّد باقر موسوی است که بعد از چاپ اول، جلد دوم کتاب شیفتگان حضرت مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف - این چند داستان جالب و خواندنی را که در حاشیه کتاب «نجم ثاقب» به خط خودشان نوشتهاند، در دسترس نگارنده قرار دادند و اینک این شما و این داستانها:
☘در سال ۱۳۳۷ یا ۱۳۳۸ شمسی بود که در مشهد مقدس کنار قبر حضرت رضا علیهالسّلام با شخصی برخورد نمودم که در ذی اهل علم بود و حدود پنجاه سال از عمرش گذشته بود. با یکدیگر مشغول صحبت شدیم. او را آدم بسیار متواضع، ساده، دور از دروغ و ریا یافتم و یک چشمش معیوب بود که از علتش پرسیدم و او داستان زیر را برایم تعریف کرد:
☘فرمود: من رفیقی داشتم در مدرسه خیرات خان که حجره داشت. شب جمعهای بود که این دوست من به آبادی خودش مسافرت کرد، قبل از رفتن به من گفت: شب بیا و در حجرهٔ من بخواب که حجره تنها نباشد. قبول کردم. اوایل شب به حرم حضرت رضا علیهالسّلام مشرف شدم، مشغول زیارت و قرائت قرآن و خواندن دعا شدم. خیلی طول کشید تا از حرم بیرون آمدم، وقتی بیرون آمدم یادم آمد که قول دادهام امشب بروم در حجرهٔ این دوستم بخوابم ولی فراموش کرده بودم و الآن هم از شب خیلی گذشته و حتماً درب مدرسه بسته است. مأیوسانه به طرف مدرسه رفتم، اما وقتی به درب مدرسه رسیدم و دست گذاشتم دیدم درب باز شد. خوشحال شدم و تعجب کردم که سابقه ندارد در این موقع شب، درب مدرسه باز باشد. وارد شدم و با خود گفتم: حتماً خادم مدرسه فراموش کرده که درب را ببندد. (1) ...
(ادامه دارد) ...
📚 ملاقات عارفان با امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشّریف، ص ۲۷، ۲۹؛ برگرفته از کتاب: شیفتگان حضرت مهدی علیهالسّلام، ج ۲، ص ۳۲۷.
📚1- سبک سابق مدرسه به این نحو فعلی نبوده، الآن تغییرات کلی پیدا کرده و نگارنده، ساختمان قدیم آن را دیدهام.
#کانال_عصر_ظهور
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@amtewi
🌸
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼