✍ دکتر محمد محمدی گرگانی جوهر دین انتخاب آزاد انسان است؛ زیرا بدون انتخاب آزاد و آگاهانه، هدف دین یعنی کمال درونی انسان تحقق نمی‌یابد. اما حقوق، پیگیری اهداف اصلی خود (یعنی تأمین عدالت و نظم اجتماعی) را فارغ از نیت و میل باطنی اشخاص دنبال می‌کند و از نگاه حقوق، تخصص افراد ارتباطی به تعهد اخلاقی یا مذهبی آنها ندارد. چه بسا فردی به لحاظ تخصصی خلبان یا پزشک ماهری باشد، لیکن به لحاظ مذهبی چندان پایبند احکام و فرائض دینی نباشد؛ لذا این که در گزینش استخدامی افراد، از عقاید مذهبی ایشان سؤال شود، مصداق بارز اختلاط حقوق و مذهب یا حقوق و اخلاق است، که عوارض آنها دامن هر دو حوزه را می‌آلاید. حقوق، کاری به خلوص و تقوای افراد ندارد و اتفاقاً ورود حقوق به این حوزه، موجب فساد خواهد شد؛ زیرا: از یک سو راه‌های احراز وجدان یا تقوا در این دو حوزه کاملا جدا و متفاوت از یکدیگر است. متخصصان رشته جرم‌شناسی (که یکی از زیرشاخه‌های دانش حقوق است) تلاش می‌کنند نیت و قصد مجرم از ارتکاب عمل مجرمانه را با پیشرفته‌ترین فنون و تکنیک‌های کشف جرم احراز نمایند. با این حال، حقوق از کشف کامل اراده و وجدان فرد ناتوان است و نمی‌تواند در این حوزه نظر قطعی و بلاتردید ارائه دهد. لذا وارد نمودن خلوص دینی در حوزه‌های سیاسی و اجتماعی جز مفسده به دنبال نخواهد داشت. از سوی دیگر در آمیختن حقوق با مذهب این نگرانی را به دنبال خواهد داشت که تقدس بخشیدن به حقوق، مانع تغییر و انطباق قوانین با تحولات اجتماعی و انسانی می‌گردد چراکه قانون مقدس، قانونی غیر قابل نقد و لاجَرَم راکد خواهد بود و این برخلاف ذات حقوق است که به تحولات همیشگی نیاز دارد. https://t.me/mohammadigorgani/622