🌏
#اروپا در کجای ژئوپلیتیک امروز دنیا قرار دارد؟
✍ اروپا در کشاکش تحولات گیج کنندۀ بین المللی، درون اروپایی و منطقه ایِ دهۀ اخیر، هنوز تمرکز کامل خود را بازنیافته و در چند وجهیِ راهبردیِ: آمریکای شمالی، اورآسیای روسی و شرق چینی به واقع مردد مانده است. اروپا نه می تواند از اتحاد تاریخی و راهبردی با
#آمریکا بی نیاز باشد، نه با
#روسیه قدرت نظامی و تأمین کننده نخست انرژیِ قاره به چالش دائمی برخیزد و نه قدرت فزایندۀ اقتصادی و سرمایه ای
#چین را نادیده بگیرد. از آن سو شرکای دیروز و امروز قاره هم به خوبی می دانند که اروپا البته هنوز اروپاست، مرکز فنآوری، علم، صنعت، بانک، بازار، فرهنگ، هنر، سیاست، رسانه و خلاصه سر و صدا است و اتحادیه اروپایی با ٢٧ عضو، نیم میلیارد جمعیت و ١٧.٥ تریلیارد تولید ناخالص داخلی، بزرگ ترین قطب اقتصادی عالم هم هست.
بدون شک نخبگان و مسؤلان کشورمان در تعامل جدید با این مجموعۀ بزرگ دنیای غرب که پس از انقلاب اسلامی همواره یکی از رکن های مناسبات خارجی کشور در عرصه های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی بوده، التفات دارند که مولفه های قدرت طرفین در قیاس با دوره های گذشته چقدر فرق کرده است. اروپا در شرایط جدید طرفینی به ایران نیازدارد، به نیروی ثبات آفرین منطقه ای و فرامنطقه ای ایران نیاز دارد، به انرژی سرشار، به نیروی انسانی علمی و هوشمند و به عملگرایی سیاسی رهبران جدید کشور نیاز و التجا دارد و حاضر است بهای لازم را برای آن بپردازد. فقط باید با اروپای جدید که البته نیازمندتر و آسیب پذیرتر از گذشته است، از سرِ شناخت و منطق گفتگو کرد، از او بسیاری چیزها (به ویژه فنآوری) را مطالبه کرد و به عنوان موازنه در قبال بلوک های دیگر قدرت، نصیبِ لازم را برد، درست مانند ترکیه، روسیه، چین و دیگران که طلبکارانه با اروپا کار و معامله می کنند و از عدم مزیت ها، تنگناها و چالش های اروپا به نفع منافع خویش بهره می جویند. اروپا در دنیای نوظهور امروزی دیگرآن قدرت گذشته نیست، نباید با اروپا قهر کرد و تا ابد آن را قدرت بزرگ و استعماری پنداشت و تعاملات اساسی کشور با قاره را چون گذشته هر آینه به آونگ رخدادهای روزمره و پیش پاافتادۀ سیاسی و احساسی آویخت...