📝 | شما چگونه عاقبت بخیر خواهید شد؟! ↙️ سالیانی بود که هنگام مطالعه‌ی تاریخ اسلام و نیز تاریخ انقلاب اسلامی، با شخصیت‌هایی مواجه می‌شدم که اوراقی از تاریخ، زرین بود به افتخارات و حماسه‌شان؛ اما هزاران افسوس که با گذشت زمان و پیدایش زاویه، از خط حزب الله جدا شده و در مقابل آن صف بسته‌ بودند. (در تاریخ اسلام افرادی چون طلحه، زبیر و... و افراد دیگری در تاریخ انقلاب اسلامی که مخاطب قطعا اهل اشاره است...) این تقابل در دراز مدت و به صورت تدریجی صورت می‌گرفت و رفته رفته آشکار می‌شد و در نهایت، نتیجه قطعی که برای افراد به ارمغان می‌آورد، محرومیت از عاقبت به خیری ابدی و سعادت اخروی بود. افرادی که روزی از مدافعان اصلی مسیر بودند و جزو هسته مرکزی نهضت‌های اصیل به شمار می‌رفتند، عاقبت به خیر نمی‌شدند!!! 🔺 با مشاهده چنین پایانی برای کسانی که روزی شاخص محسوب می‌شدند و مقایسه احوالاتشان با وضعیت مردم عادی(که نویسنده نیز از مردم عادی محسوب می‌شود)، هیچ امیدی به سعادت و عاقبت به خیریِ عموم مسلمانان نداشتم و این بیت وصف حالم میشد؛ «آنجا که عقاب پر بریزد از پشه‌ لاغری چه خیزد» 🔻 عاقبت بخیری، چیزی در حد شانس و بخت برایم جلوه می‌نمود. گرچه در عمق وجود نمی‌توانستم پذیرا شوم که چنین باشد. گاهی چنین می‌پنداشتم که نهایتا کسانی اهل عاقبت بخیری خواهند بود که مشیت الهی به آن تعلق بگیرد و آیاتی از این دست در ذهنم تداعی میشد: «و لو شاء الله لجعلکم امة واحدة و لکن یضل من یشاء و یهدی من یشاء و لتسئلن عما کنتم تعملون»(نحل/۹۳) و نیز آیاتی چون (17 کهف، 186 اعراف، 36 و 37 زمر) و در یک کلام وقتی که به مساله عاقبت به خیری می‌اندیشیدم با خود می‌گفتم: «یا بخت و یا اقبال.» و «خدا بخیر کنه.» ✅ تا اینکه در یکی از دروس به اصطلاح «جنبی»، عنایت پروردگار شامل حال شد و استادی اهل معرفت (علی‌رغم اینکه بسیار جوان بود) روزی‌ام گشت. تنفس اهل دل را استشمام کرده بود و با مراقبت از روشنای دل، چشمه‌ی وجودش در حال خروش بود و با کلام خود جان حیران مرا از تیرگی تردید رهانید و با پرتو یقین، عجین ساخت و گنجی که سالها در پی آن بودم را بر من ارزانی داشت.(ادام الله تعالی توفیقاته.آمین‌ یارب العالمین) 🌀 بعد از رهنمود‌های او بود که حال و روز خود را چنین یافتم: آب در کوزه و ما تشتنه لبان میگردیم یار در خانه و ماگرد جهان می‌گردیم... همو بود که قیمت جواهری که در بغل بود را بر من عیان ساخت، از آن پس دانستم که باید بر این گران‌بها چنگ زد. «واعتصموا بحبل الله...» 🧩 «عاقبت بخیری»‌ را «شرط حیات» می‌دانست و بر این بود که: «بی‌مایه، فطیر است.» وی بود که با نفس مسیحایی اش، ارج عنصر کیمیایی «» را بر من شناساند. استاد عزیز بود که با بررسی و رصد نقطه مشترک تمامی افراد عاقبت بخیر،(همچون شهدای همراه نبی مکرم اسلام و شهدای کربلا و افراد انقلابی حقیقی و شهدای انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس و حاج قاسم سلیمانی و ...) عیان ساخت که عنصری که نجات بخش همه آنان بوده، ولایت و ولایت پذیری و ولایت مداری بوده است. وی بود که مرا مومن کرد به اینکه، «ولایت است که عاقبت بخیری فرد را تضمین می‌کند.» ✔️ میفرمود: «ولایت مراتبی داره. مرتبه بالا مربوط به خدای متعال، و در مرتبه بعدی نبی مکرم و امامان معصوم، و در مرحله بعدی ولی فقیه و نائب امام، بعدش ولایت پدر و مادر بر فرزند، و در مرحله پایین، ولایت شوهر بر زن.» بر این بود که: «رعایت حق «ولایت» عجیب توفیقات رو بالا میبره.» الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمومنین و اولاده المعصومین. ✍️گروه تربیتی اندیشگان_محمدجواد ابراهیمی 📮 نظرات خودتان را با ما به اشتراک بگذارید. ┈┈┈┈•✿•┈┈┈┈ 📨 به اندیشگان؛ رسانه علوم انسانی-اسلامی بپیوندید.