🔶صداى استارت ماشين
استاد علی صفائیحائری ره:
🔻استارت مداوم بود و جرقهها زياد و مايع قابل احتراق، اما با اين وصف حركتى نبود و پيشرفتى نبود. من به ياد جرقههايى افتادم كه در زندگى خودم مدام سرمىكشيدند، و به ياد استعدادهايى افتادم كه قابل سوختن بودند و به ياد ركود و توقفى افتادم كه با اين همه جرقه و استعداد گريبانگيرم بوده است. در اين فكر رفتم كه ببينم نقص از كجاست، كه شنيدم راننده مىگويد: بايد هلش داد، هوا برداشته است. و همين جواب من بود.
هنگامى كه هواها وجود مرا در بر مىگيرند و دلم را هوا برمىدارد، ديگرجرقهها برايم كارى نمىكنند و اگر مىخواهم به راه بيفتم بايد هلم بدهند و ضربهاى بزنند و راهم بيندازند تا آن همه استعداد، راكد نماند.
______________
📚مسئوليت و سازندگى، ص 109.