♦️ کریشنا مورتی توانست با درهم آمیختن اندیشههای هندویی با رشته روانشناسی به گونهای نوین اندیشههای هندویی را زنده نموده، ارائه کند.
🔷 اساس باورهای کریشنا را تناسخ، کرمه، یوگا و اندیشههای روانشناختی تشکیل میدهد. او بر این باور است که درون یکایک عالمیان، رستاخیزی بزرگ همراه با صلح برپاست. وی خودشناسی را موجب کمشدن آلام و رنجهای روحی میدانست.[1]
🔶 زندگی کریشنا فراز و نشیبهای فراوانی داشته است. این فراز و نشیبها کشتی افکار و اندیشههای او را به هر سو شناور کرده است.
🔷 او که با ورود به جامعه تئوزوفی هلنا بلاواتسکی مقامی درخور یافته بود، با درگذشت برادرش افکارش از هم پاشید و بلکه اندیشیدن را کناری نهاد.
🔶 درون تشکیلات تئوزوفی او را معلّم جهانی نام نهادند. این معلّم جهانی در نظر ایشان، تناسخِ مسیحِ مغرب زمین و بودای مشرق زمین بود.[2]
🔷 به سال 1927 عنوان The Order به The order Of Star تغییر یافت. این تغییر نام بدان جهت بود که اعضای بنیانگذار مؤسسه تشخیص دادند و دریافتند که روزهای انتظار به سرآمده و کریشنا مورتی همان معلّم موعود جهانی است.[3]
🔶 او پس از عبور از این تشکیلات، باورهای پیچیدهای یافت که خودش نیز نمیدانست چیست: «از من میپرسید تعالیم من چیست؟ خودم هم نمیدانم.»[4]
🔷 از این روی سخنانش درباره تناسخ نیز دگرگون است. گاهی بهگونهای تناسخ را خرافه مینامد که جرأت باور بدان را در مخاطبانش میخشکاند و دیگر بار از آن به گونهای سخن میراند که ناباوری بهآن را تحمل نتوان کرد:
🔶 او میگوید «تناسخ وجود ندارد؛ این حرفها خرافات است؛ یک باور خشک و تعصبآمیز است. هر چیز روی زمین، روی این زمین زیبا زندگی میکند، میمیرد؛ به وجود میآید و از بین میرود.»[5]
🔷 در جای دیگری میگوید: «هندوها خرافات زیادی در این باره دارند که تو میمانی و جسم میرود و از این نوع مهملات ... میگویند... اینها خرافات است.» [6]
🔺تا اینجای سخن، نفی تناسخ از سخنان کریشنا میتراود.
♦️ اما روی دیگر سکه اثبات تناسخ است: «من همیشه در این زندگی و شاید در زندگیهای گذشته خود، این آرزو را داشتهام که فارغ از اندوه باشم؛ به ورای محدودیتهای هستی خود بروم.»[7]
🔷 بار دیگر با استفهام انکاری درباره تمام زیست هستی سخن میگوید و آنرا در دامان زیستهای متعدد و یا همان تناسخ شرح میدهد.[8]
🔶 همچنین باور وی به کارما و توضیح و اثبات آن، نشاندهنده اعتقاد به تناسخ است.
🔷 وی درباره کارما چنین مینگارد: «Karma یا تقدیر، کلمهای سانسکریت است به معنای انجام دادن، بودن، عمل کردن و غیره.
🔶 کارما یعنی عمل و عمل نتیجه گذشته است. عمل نمیتواند بدون شرطی بودن براساس چیزها و زمینههای قبلی وجود داشته باشد.
♦️ کارما از طریق یک سری تجربهها، شرطی شدنها و دانشها، زمینهای به صورت عرفها و سنّتها ساخته میشود و این زمینه تنها در دوره حیات فعلی فرد یا گروه ساخته نمیشود و مربوط به این دوره محدود نیست، بلکه در جریان تناسخهای مکرر شکل میگیرد.[9]
🔻 پینوشت:
[1]. نگرشی بر جریانهای نوظهور معنویتگرا، فعالی، محمد تقی، آفتاب و سایه ها، تهران، نجم الهدی، 1388، ص 168-169.
[2]. نگرشی بر آرا و اندیشههای کریشنا مورتی، محمد تقی فعالی، سازمان ملی جوانان، معاونت مطالعات و تحقیقات، 1388، ص 50-20.
[3]. تعالیم کریشنا مورتی، مورتی، كريشنا، نشر قطره، تهران، 1384، ص 40.
[4]. همان، ص 223.
[5]. همان، ص 327.
[6]. همان، ص 357.
[7]. همان، ص 26.
[8]. همان، ص 263.
[9]. شادمانی خلاق، مورتی، كريشنا، نشر صفی علیشاه، تهران، 1385، ص 111.
فرجام من و تو، عبدالحسین مشکانی سبزواری، نشر صهبای یقین، قم، ص 92.
#عرفانهای_کاذب
https://eitaa.com/antihalghe