♦️ پتنجلی پایه‌گذار یوگا در حدود دو هزار سال پیش نوشته است: «یوگا متوقف کردن هرگونه خودآگاهی و فعل و انفعالات ادراکی است.»[1] 🔷 او معتقد است که اگر تفکر متوقف شود، آگاهی برتری که فوق تفکر و آگاهی ماست، آشکار می‌شود و هدایت احساسات، رفتار و زندگی ما را به دست می‌گیرد. 🔶 آن‌چه توسط شرق‌شناسان غربی در دو قرن اخیر به نام یوگا در جهان معرفی شده است، راهی است برای توقف فکر و کشف خدای درون. 🔷 اساتید یوگا مدعی هستند که با آموزش‌های آن‌ها خدای خفته در درون بیدار می‌شود و ارتباط با آگاهی برتر و نیروی نامحدود اتفاق می‌افتد. 🔶 سامادهی مرحله‌ای از یوگاست که بعد از دایانا فرا می‌رسد. در سامادهی یوگی باید خودش را هم به‌عنوان کسی که در حال مراقبه است، فراموش کند. 🔷 در «سامادهی پیشرفته» می‌گویند حتی باید آن موضوع هم فراموش شود و ذهن از هر کنش و واکنشی باز ایستد. در این صورت به اتحاد کامل با آگاهی برتر و نیروی اسرارآمیز درون می‌رسیم. 🔶 مفهوم «چیتا» در یوگا که معمولا ذهن ترجمه می‌شود و هدف یوگا متوقف کردن آن است، شامل ادراک حسی، تفکر، شهود، احساسات درونی (مثل گرسنگی، تشنگی، عشق و نفرت) و خود آگاهی فرد می‌شود. 🔷 توقف چیتا یا ذهن به معنای از دست دادن تمام این ادراکات و احساسات انسانی است. میرچا الیاده پس از سال‌ها اقامت در هندوستان و تحقیق دربارۀ یوگا می‌نویسد: ♦️ «کلیه فنون یوگا متوجه همین نکته است؛ یعنی انجام دادن عکس آن‌چه آدمی بدان خو گرفته است. در واقع واژگونی کلیۀ ارزش‌های انسانی، هدف واقعی یوگاست.»[2] 🔷 در تلقی یوگا از ذهن یا «چیتا»، لایه‌های نیمه هوشیار و ناهوشیار ذهن که گمان آن‌ها خاطرات زندگی‌های گذشته را در بردارد، بخشی از ذهن محسوب می‌شود. به این ترتیب مفهوم چیتا یا ذهن در یوگا همۀ ظرفیت‌های آگاهی و قدرت اندیشۀ بشر را فرا می‌گیرد. 🔶 وضعیت‌های بدنی (آسانا) در یوگا که گاهی ورزش تلقی می‌شود، برخلاف ورزش به معنای واقعی کلمه، معمولا تحرکی ندارد و ثابت است و به این منظور انجام می‌شود که با کاهش کنش‌های بدنی و ارتباطات حسی با جهان، کنش‌ها و واکنش‌های ذهن هم کاهش یابد و متوقف شود. 🔷 برنامه‌های تنفسی یوگا (پرانایاما) نیز با هدف کاهش تعداد تنفس و توقف موقت، با این هدف نهایی انجام می‌شود که کاهش تنفس به تدریج ذهن را تحت تأثیر قرار دهد و به توقف فکر و کنش‌های ذهنی برسد. 🔶 شنیدن ندای درون، توصیۀ اکید شبه‌جنبش‌های معنوی است. آن‌ها معتقدند که با انجام همۀ مراحل یوگا یا مدیتیشن به تنهایی، ارتباط با خدای درون یا آگاهی برتر برقرار می‌شود و از طریق ندای درون یا الهامات قلبی ما را هدایت می‌کند. 🔷 از این‌رو بسیاری از شبه‌جنبش‌های معنوی بخش مدیتیشن را از یوگا جدا کرده‌اند و به شکل‌های مختلف آن‌را آموزش می‌دهند و هرکاری که دلتان می‌گوید انجام دهید.[3] 🔶 شنیدن ندای درون به‌عنوان کلید یافتن راه زندگی و راهنمای بزرگ تصمیم‌گیری و اقدام در زندگی، در همۀ شبه‌جنبش‌های معنوی مورد تأکید است. ♦️ راه دست‌یابی به این کلید اسرارآمیز زندگی، یوگا و مدیتیشین است و ادعا می‌شود که با شنیدن ندای درون و تبعیت از آن معنای زندگی را درک می‌کنید و به نشاط و شعوری فوق‌العاده در لحظات زندگی را درک می‌کنید و به نشاط و شعوری فوق‌العاده در لحظات زندگی دست می‌یابید. 🔻پی‌نوشت: [1]. یوگا سوتره، پتنجلی، سوامی ساتیاناندا، تهران، انتشارات فراروان، 1380، فصل 1، بند2. [2]. ادیان و مکتب‌های فلسفی هند، تهران، انتشارات امیرکبیر، شایگان، 1389، ج2، ص 630. [3]. یوگا برای خوددرمانی، دوی، تهران، شباهنگ، 1380، ص 30. برای اطلاع بیشتر مراجعه کنید به؛ آسیب‌شناسی شبه‌جنبش‌های معنوی، مظاهری سیف. https://eitaa.com/antihalghe