⛔️اختلالات شخصیتی مدعیان دروغین معنویت ♦️ همه انسانها دچار مشکلاتی در زندگی خود هستند و با تحمل سختی و صبر و خود سازی به زندگی معنوی دست می یابند اما نکته اینجا است که هیچ وقت اساتید معنوی واقعی در مقابل مشکلات شکست نمی خورند. 🔷 آن ها سختی های زندگی را پله های رشد معنوی قرار می دهند ولی اکثر پدیدآورندگان شبه معنویت های جدید در سختی های زندگی شکست خورده و دچار یأس و نامیدی شده اند و مشکلات روحی و روانی برایشان پیش آمده است. 🔶 برای تشخیص اساتید معنوی واقعی از مدعیان دروغین ملاک هایی وجود دارد. یکی از این ملاک ها بررسی شخصیت این افراد و سلوک اجتماعی آنان است. ♦️ فردی که صفات بارز شخصیت او نابهنجار باشد و یا آسیب های روحی و روانی داشته باشد قطعاً فرد مناسبی برای الگو قرار دادن و تبعیت نخواهد بود. ♦️ یکی از ملاک های سنجش صحت یک مکتب، توجه به شخصیت پدیدآورنده آن است. 🔷 مانند اینکه پدیدآورنده دین مسیحیت، شخصیتی فداکار، مردم دوست، زاهد و معنوی بود. 🔶 یا اگر شخصیت پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) را بررسی کنیم می بینیم شخصیتی متواضع، بی توجه به ثروت و مقام های دنیوی، راستگو(مُلقب به محمد امین)، امانت دار و... داشته است. با اینکه فردی «اُمی» بود مکتبش را مکتب دانش و علم معرفی کرده است. زندگی فردی و اجتماعی کاملاً متعادل داشته است تا بدانجا که الگوی رفتاری بسیاری از مردم شده است. 🔷 در عرفان های نوظهور که مدعی ارائه راهکارهای معنوی و جایگزین ادیان هستند نکته بارزی که قابل توجه است، شخصیت خاص پدید آورنده آنان می باشد. 🔶 بدین بیان که خیلی از اوقات، این افراد تعادل روحی و روانی نداشته اند. مثلا «پائولوکوئلیو» یکی از افرادی است که شبه معنویت جدیدی را در قالب رمان ترویج می کند و در بیمارستان روانی بستری شده است: 🔷 «او(کوئلیو) زمانی در یک آسایشگاه یا بهتر بگوئیم در یک بیمارستان روانی بستری بود. و این مسئله نه فقط یک بار بلکه سه بار در سال های 1965، 1966 و 1967 میلادی اتفاق افتاده بود. محل بستری شدنش، آسایشگاه دکتر ایراس در (شهر) «ریو دوژانیرو» بود.»[1] 🔶 یا اینکه این مدعیان دروغین معنویت دنبال ثروت و جایگاه های دنیایی هستند. مثلا «اوشو» یکی دیگر از سردمداران شبه معنویت های جدید در کودکی اوضاع نابسامانی از لحاظ خانوادگی و روانی داشت و در دوران کودکی زندگی فقیرانه ای را طی کرده است . 🔷 اوشو بعد از اینکه فرقه خود را تأسیس می کند و اقبال به او پیدا می شود ثروت زیادی جمع می کند و زندگی اشرافی برای خود مهیا می کند. 🔶 خلأ روحی و شخصیتی که بخاطر بی پولی و فقر ایام کودکی و جوانی در او شکل گرفته بود را با زندگی اشرافی می خواست جبران کند. 🔷 «دبی فورد» یکی دیگر از مدعیان و نویسندگان کسب موفقیت و زندگی معنوی است که در سیزده سالگی بخاطر طلاق پدر و مادر ضربه روحی شدیدی به او وارد می شود و ده سال طول می کشد که این رنج را فراموش کند؛ آنگاه بعد از سال ها ازدواج می کند و سپس طلاق می گیرد. 🔶 وی همچنین سیزده سال به مصرف دارو و مواد مخدر پرداخته است.(link is external)همه انسانها دچار مشکلات و سختی هایی در زندگی خود هستند و با تحمل سختی و صبر و ایثار به خودسازی و زندگی معنوی دست می یابند. 🔷 اما نکته اینجا است که هیچ وقت اساتید معنوی واقعی در مقابل مشکلات شکست نمی خورند. آنها سختی های زندگی را پله های رشد معنوی قرار می دهند. 🔶 ولی اکثر پدیدآورندگان شبه معنویت های جدید در سختی های زندگی شکست خورده و دچار یأس و نامیدی شده اند و مشکلات روحی و روانی برایشان پیش آمده است. 🔷 بعضی به مواد مخدر و مشروبات الکلی و روابط نامشروع پناه برده اند و حتی به خودکشی دست زده اند(محمد علی طاهری در هنگامی که زندان بود، دست به خودکشی ناموفق زد) 🔶 مسئله اینجا است که بعداً همین افراد، این سبک زندگی ناموجه را به عنوان بخشی از زندگی هر فردی به رسمیت می شناسند و آن را نه تنها قبیح نمی دانند بلکه بعضی اوقات، رفتارهای نابهنجار را مقدس می شمارند. 🔷 آیا کسی که شخصیت نامتعادل و ناهنجار داشته است و الان رفتارهای گذشته را رد نمی کند و آموزه هایش بر همان شخصیت غلط است، قابل تأیید است❓ 🔶 اگر بپذیریم که اشتباهات گذشته را هم کنار گذاشته اند، نمی شود تاثیر این سبک زندگی غلط را بر روح و اندیشه و آموزه های فعلی آنان منکر شد.قطعاً انسان عاقل چنین افرادی را به عنوان الگو نمی پذیرد. ♦️ در حالی که افراد دیگری که شخصیتی سالم و نمونه دارند آموزه های عقلانی و اخلاقی برای مردم ارایه می دهند و ترجیح با این افراد است. 🔻پی‌نوشت:1. پائولو کوئلیو، ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد، ترجمه میترا میر شکار سیاهکل، انتشارات افراز، تهران، ص 25 https://eitaa.com/antihalghe https://eitaa.com/ferghe_mavara