معنی غزل شماره ۱۲۵ (۱) محبوب مطلوب کسی نیست که مویی چون شب تاریک و میانی چون مو باریک دارد. بنده زیبایی چهره آن باش که جاذبه یی دلپذیر و(آنی) دارد . (۲) روش مهرویان بهشتی هر چند دلپسند و لطیف است امازیبایی و لطافت ، آن است که فلانی دارد. (۳) ای گل شکفته شاداب ، چشمه چشم مرا از برگزین که در آرزوی دیدار تو آب روان و با صفایی جاری کرده است. (۴)در جایی که عنان اختیار از دست خورشید به در رفته است دیگر چه کسی می تواند گوی زیبایی را از تو ببرد . (۵) از آن زمان که سخن من مورد پذیرش تو قرار گرفت حالتی دلنشین به خود گرفت. بلی و البته ، که شرح عشق را نشان و اثری در خور است . (۶) کمان ابروی تو در هنر تیر اندازی دست هر کمانداری را از پشت بسته است ( از هر کمانداری دست برده است). (۷)مطمئناً هیچ کس از اسرار و شرح عشق آگاهی کامل نیافت ، هر کسی به اندازه فهم خود در این باره گمان وتصوری دارد. (۸) با رندان و دست شستگان از دنیا و مقیمان خرابات از کشف و کرامات سخن بیهوده مگو که هر حرف زمانی و هر نکته مکانی دارد. (۹) مرغ هوشیار، در چمن آن بهاری که خزان در پی دارد،آشیانه نمی بندد. (۱۰) به مدعی بی مایه بگو سخن چند پهلو و سر بسته ات را به رخ حافظ مکش که قلم ما نیز زبان پاسخگویی هر گفته یی را دارد . @arayehha