اندر قافیهٔ شایگان با خواجه نصیر
و هرگاه که از قافیهٔ مرکب، یک جزو مکرر باشد [و]در همهٔ مواضع تکرار به یک معنی آید، آن قافیه را شایگان خوانند. و مراد از شایگان کثرتی نامحدود باشد؛ چه گنج شایگان، گنجی را گویند که در وی مال بسیار بیحد باشد. مثال قافیهٔ شایگان: "الف و نون" به معنی جمع که در "اسبان" و "مردان" باشد یا به معنی فاعل چنان که در "روان" و "نگران" و "جویان" باشد، و "ها و الف" جمع که در "سرها" و "دستها" باشد و "یای" نکره که در "اسبی" و "مردی" باشد، "ذال استقبال" که در "کویذ" و "کنذ" و "دهذ" باشد.
[..]و اما شعرا از شایگان احتراز کردهاند، به حدی که آن یک قافیه که جایز است هم نیاوردهاند از سبب شهرت قبحش!
خواجه نصیرالدین طوسی
معیارالاشعار، تصحیح علی اصغر قهرمانی مقبل، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۹۳، ص ۱۴۰.
@arayehha