1️⃣1️⃣ #فصل_یازدهم(وَ أتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ) /۴
⭕️ روز موعود؛ ۲۴ فروردین ۱۳۹۵
...بعد از حدود پانصد متر که از رودخانه فاصله گرفتم، به سمت العیس حرکت کردم. به این صورت فقط یک رودخانه در مسیر بود که باید از پل روی آن عبور میکردیم. تنها مشکلی که وجود داشت علفها و گیاهان و بوتههای خاری بود که بدنمان را اذیت میکرد. به هر صورتی بود، مسیر را ادامه دادیم و به لطف خدا به پل موردنظر رسیدیم. از پل که رد میشدیم تا نقطه رهایی کمتر از پنجاه متر فاصله میماند. بههرحال این جریان، یکی از امدادهای غیبی خداوند بود که با چشمان خودم دیدم.
تیم تخریب را جهت پاکسازی پل اعزام کردیم. زمان داشت میگذشت و دشمن فرصت تجدید قوا پیدا میکرد. به بچههای تخریب گفتم:«زودتر تمومش کنین»
پنج دقیقه بعد مسئول تیم آمد و گفت مشکلی نیست و میتوانید عبور کنید. ابراهیم هنوز نرسیده بود. با او تماس گرفتم و وقتی مطمئن شدم که دارد میآید، به همراه حیدر از پل رد شدیم. نیروها هم پشت سرمان به ستون آمدند. به عمار اطلاع دادم به نقطه رهایی رسیدیم. عمار پاسخ داد: «مرحله دوم عملیات را شروع کنید»
در این مرحله، ابتدا باید حیدر و نیروهایش را جهت تأمین عقب، به دامنه شمالی ارتفاع العیس میرساندم. بلافاصله و با سرعت راه افتادیم. در مسیر با ابراهیم تماس گرفتم و از وضعیتش جویا شدم. بعد از چند ثانیه ابراهیم جواب داد: «در حال حرکت و نزدیک پل هستیم»
گفتم: «ابراهیم جان به پل رسیدید، صبر کن تا برگردم»
🔗
ادامه دارد
#طرح_خوانش_ده_روز_آخر
•┈••✾❀🍃🥀🍃❀✾••┈•
#شهیدمدافعحرمابراهیمعشریه
🌐 |
www.aref-e-mojahed.ir
✅ نشرش با شما
🔗 |
@arefanemojahed