🔰ادامه بحث وی در ذیل می‌­نویسد: «باید دانست که همگی ملّت‌ها هفتاد و سه­‌اند، یکی از آن سنّت و جماعت و هفتاد و دو سوای آن در اصل شش گروه­‌اند: رافضیه، خارجیه، جبریه، قدریه، جهمیه، مرجئه، و هر گروهی از این‌ها این است: فرقه‌های «رافضیه» شامل دوازده فرقه‌اند بدین شرح: علویه، ابدیه، شیعیه، اسحاقیه، زیدیه، عباسیه، امامیه، ناوسیه، تناسخیه، لاعنیه، راجعیه و مرتضیه…» دهخدا در محتوایی که ذیل دو واژه: شیعه و امامیه به دست می‌­دهد، دقّت لازم را مصروف نداشته است. تنها به دو نمونه از این موارد اکتفا می­‌شود. نخست، او در مدخل شیعه این­ چنین می‌نگارد: «شیعه در اصطلاح کسانی را می­‌گویند که علی بن أبی طالب پسرعمّ و داماد پیغمبر را پس از او خلیفه می‌­دانند و عمل آنان را که در سقیفه بنی ساعدة گرد آمدند و ابوبکر بن ابی قحافه را به خلافت پیغمبر برگزیدند، تصویب نمی‌­کنند. این اختلاف کلمه پس از مرگ رسول (ص) و هنگام تعیین جانشین او بین مسلمانان پدید آمد و عدّه‌­ای بر انتخاب ابوبکر اعتراض کردند. از جمله این معترضان علی (ع) بود و جماعتی از صحابه مانند عمّاربن یاسر، اباذر غفاری ، سلمان فارسی، جابر بن عبداللّه، عبّاس بن عبدالمطّلب، أبیّ بن کعب حذیفة و جز آنان، و بدین طریق در اوان رحلت رسول (ص) دست‌ه­ای کوچک در امر جانشینی از مسلمانان دیگر جدا شدند و همان هسته ایجاد فرقه‌ای بزرگ به نام شیعه گردید.» ✍محمّدتقی یارمحمّدیان 📌ادامه دارد... 📚https://emamat.org/andishe-1454/ 🌐https://eitaa.com/Arshiv_Gholam