تو مغز عاشق چه خبره!؟
هلن فیشر انسانشناس معروف معتقده که عشق سه مرحله داره که تو هر مرحله، مغز با مجموعه متفاوت و جالبی از زیرساختهای شیمیایی سر و کار داره
مرحله اول شهوت؛
تو این مرحله ما یار دلانگیز رو میبینیم و هوری دلمون میریزه و غش و ضعف میریم که "یافتم آن دلبر طناز را..".این مرحله در آقایون با تستوسترون و تو خانمها با استروژن هدایت میشه و آدما پارتنری رو انتخاب میکنن که برای انتقال ژنهاشون به نسل بعدی مناسب باشه
کشش یا جاذبه؛
اینجا همون مرحلهست که عاشق عنان اختیار از کف داده و افتاده تو دام عاشقی. تو این مرحله زندگی از کار میفته و فکر کردن به معشوق موجی از انرژی رو به راه میندازه. عاشق مبا لبخندی کیفور میشه و با اخمی غمگین. اینجا مغز عاشق پر از دوپامین، نوراپینفرین و سروتونینه
دوپامین باعث میشه که پارتنرمون رو فرد منحصر به فردی ببینیم که فقط با اونه که میتونیم زندگی رو زندگی کنیم، پس در موردش خیالپردازی میکنیم.
نوراپینفرین هم باعث میشه بدن تو حالت هشیاری بیشتری قرار بگیره. پس با دیدنش قلبمون تالاپ
تولوپ میکنه، نفس میگیره و پر از هیجان میشیم
دلبستگی؛
میگن؛ وقتی هیجان اولیه فروکش کرد، یا تعهد شروع میشه، یا همهچی تموم میشه. اینجا همون مرحله تعیین کنندهست. تو این مرحله اگه انتخاب کردی اون دلبر شیرین سخن و خوش خنده رو واسه همیشه کنارت داشته باشی!، اکسیتوسین میره کنار، وازوپرسین جاش رو میگیره
خلاصه که عشق واقعی گذر از جذابیت و رسیدن به دلبستگیه، آنچنان که جناب مولانا میفرمایند؛
”ﺧﻨﮏ ﺁﻥ ﺩﻡ ﮐﻪ ﻧﺸﯿﻨﯿﻢ ﺩﺭ ﺍﯾﻮﺍﻥ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ/ ﺑﻪ «ﺩﻭ» ﻧﻘﺶ ﻭ ﺑﻪ «ﺩﻭ» ﺻﻮﺭﺕ، ﺑﻪ «یکی» ﺟﺎﻥ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ“.
#مهارت_زندگی