🔻تجربه نگاری
🔰داستان دنباله دار
✅قسمت چهارم
ژاکت نیم دارش را محکمتر به دورش می پیچد بلکه سوز سرماي بهمن کمترآزارش دهد.
سعی می کند با فکر
کردن به فردا اضطرابش را کم کند. فردا همین وقتها دخترش را بغل کرده و حتماً دارد شیرش می دهد، شاید
هم آرام در بغلش خواب باشد .آن وقت باید سر ابوالفضل را گرم کند که آرام بازي کند تا مریم سادات بیدار نشود.
بعداز زایمان اولش سید بود و هوایش را داشت، به خورد و خوراکش میرسید تا شیر داشته باشد به بچه بدهد، اما این بار باید دست تنها کارهایش را بکند ...
خدا کند توانش را داشته باشد که بلافاصله بعد از زایمان از پس کار دو تا بچه بربیاید.چیز زیادي هم در یخچال نیست... خودش و ابوالفضل به این شرایط عادت دارند اما بعداز زایمان
وضع فرق می کند باید به اندازه کافی بخورد تا شیرش براي بچه اش کافی باشد و طفل معصومش گرسنه نماند...
دیگر رویش نمی شود به مهدیه زنگ بزند، ساعتی یک بار زنگ زده است اما هنوز خبر جدیدي نشده است.
این
یک ساعت هایی که هر کدام به اندازه یک روز می گذرند...
بلند می شود نگاهی در آینه به صورت پردردش می اندازد خطوط چهره اش را، تواتر دردها و غصه هایی که در این سی و اندي سال کشیده است عمیق تر کرده است،
موهاي مشکی اش را از روي گونه هاي لاغرش کنار می زند دستی به گودي زیر چشم هایش می کشد و بعد به
خط هاي روي پیشانی بلندش، این خط شاید مال یتیمی زود هنگامش باشد و این یکی مال غم بی مادري ...
آن
یکی شاید روزي که سید پر کشید زیر چشم هاي قهوه اي درشتش افتاده باشد و آن بقیه مال تک و تنها به دوش
کشیدن مسئولیت فرزندان یتمیمش باشد.
باز هم درد ...درد...درد...کاش زودتر شب بشود و باز ابوالفضل بخوابد تا لااقل کمتر نگران او باشد...
می خواهد به
چیزهاي خوب و امیدبخش فکر کند، به چند روز دیگر که تولد حضرت فاطمه زهرا (س) است و اولین روز مادري
است که مادر دو تا کوچولوي شیرین و زیباست...
طول و عرض خانه را قدم می زند و همه جا را براي صدمین بار مرتب می کند و دستمال می کشد.
به ناگاه حس می کند کیسه آب بچه پاره شده است، انگار قلبش از نگرانی ترك می خورد... رنگش می پرد... خدا کند اتفاق بدي
نیفتاده باشد... اگر دکتر امشب پیدایش نشود چه؟ اگر قبل از رسیدن به بیمارستان دخترش به دنیا بیاید چه؟
کسی هم کنارش نیست تا کمکش کند... اگر بلایی سر دخترش...
♦ ......🌿🌺🌿......♦
🔻شما هم اگر خاطرهای و یا تجربهای دارید از طریق آیدی زیر برای ما ارسال کنید.
@Sarmayehayezendgi
🇮🇷
#تک_فرزندی
🇮🇷
#سالمندی
🇮🇷
#تجربه_نگاری
برای دیگران هم ارسال کنید شاید یکی با خوندن این متن یک نفر به خانوادهاش اضافه کنه و صدقه جاریه برای شما باشه
💎 رویداد هم آفرینی "سرمایههای
زندگی"
https://eitaa.com/asayepiri