مردی‌که.... مردی که نشان داده به میدان هنرش را! کم کرده فشارات زمانه خَمرش را مشرف شده بسیار به اوضاعِ زمانه مانند عقابی که گشوده‌ست پرش را از هرچه که پُل بوده به نوعی سر راهش رد کرده به رندانه‌گی خویش خرش را بر هر که شود منتقد شیوه‌ی کارش گوید که بگو، بسته ولی گوشِ کرش را در لحظه‌ی حل کردنِ مشکل، نشنیده! یک بار کسی گفتنِ اما اگرش را خود گفته که: من در پیِ این پست نبودم رفته‌ست به راهی که ندارد جگرش را ما که ثمر از بودن او هیچ ندیدیم در خانه نشان داده ولیکن ثمرش را داده سِمَتی خوب به داماد عزیزش آورده به کابینه‌یِ دولت، پسرش را مانند پسر کس نشود یاور بابا احسنت بگو دیده‌ی زیبانگرش را گر پُستِ درستی نشود قسمتِ داماد خُب دخترِ بیچاره ببیند ضررش را بایست کُند اَمن ز آوردن فامیل هر شخص که مسئول شود دور و برش را هشدار! که دنیاست مسیر گذر ما توفیق به ماندن ندهد رهگذرش را @asharahmadrafiei