#وفات_حضرت_ام_البنین_س
من در بقیع ناله زدم یا گریستم
باران شدم برای شما تا گریستم
مادر صِدام کردی و شرمنده ات شدم
بودم کنیز و پای تو آقا گریستم
زخمت زیاد بود و تو مادر نداشتی
من هم به جای حضرت زهرا گریستم
دیگر لبم به آب خنک بعدِ تو نخورد
تشنه به یاد خشکیِ لب ها گریستم
عباس و بچه های علی نذرِ موی تو
کردم فدای تو همه دنیا گریستم
دستش اگر جدا شده غصّه نخورده ام
از این که تو شدی تک و تنها گریستم
باور نمی کنم به سر او عمود خورد
بر روی نعشِ او شده دعوا؛ گریستم
رأسش به دست حرمله افتاد و کوفه رفت
با بستن سرش سر نی ها گریستم
از شرم معجر، او سر نی بی قرار بود
با گریه های غیرت سقا گریستم
در بیت حزن مادرتان صبح تا غروب
باران شدم برای تو آقا گریستم