.
#تاسوعا
#حضرت_عباس
#شب_نهم_محرم
سلام کردم و گفتم سلامِ ما عباس
قنوت بستم و خواندم که آتنا عباس
سلام حضرتِ سجده سلام حضرتِ فضل
سلام سیدنا سیدالبُکاء عباس
چراغ خانهی امالبنین کفیل حرم
خیال فاطمه راحت شده است با عباس
دخیلِ دست من ای دستگیرِ بی دستم
بگیر دست مرا بین دستها عباس
رسیدهام به حرم تا که جبرئیل شوم
که بالِ من ببری بام کبریا عباس
زمانه بر سر جنگ است یا علی مددی
مدد زِ غیر تو ننگ است نزد ما عباس
چه جلوهای است که بابالحوائجِ همهای
که ارمنی ندهد دل به جز شما عباس
در امتداد علی آمدی ، زمانه شنید
صدای حیرت مرحب که مرحبا عباس
میان جمع سلحشورها رساندی تو
کلاس رزم علی را به انتها عباس
بزن به صحنه صفین با نقاب ولی
مباد چشم زنندت تورا تورا عباس
به رزم مالکاشتر چه دیده میگوید
اگر غلط نکنم این علی است یا عباس
به بام کعبه قدم زن که منبرت بشود
که خطبهی تو شود شرح مرتضی عباس
چقدر نام علی میبریم با نامت
که دیدهایم علی را در این نما عباس
قسم به وعده شیرین من یمت یرنی
چه میشود که علی با حسین با عباس...
به جز حسین نگفتی به جز علی حاشا
به جز حسین ندیدی به جز خدا عباس
نفَس بده که نفس پای این علم بزنیم
که آخرین نفس ماست سیدا عباس
چه غم برای گرههای کور ما ، وقتی
گره زدیم به شالی گرهگشا عباس
غریب نیست که در کشتی نجات حسین
بگویم اینکه فقط بوده ناخدا عباس
ضریح تو زرهات شد که ما دخیل شویم
که روی ما بشود رو به کربلا عباس
هنوز علقمه سوزان فرات سرگردان
هنوز پرسش آبی چراچرا عباس
هنوز مَشک و سکینه هنوز اشک و رُباب
هنوز نالهی برگرد به خیمهها عباس
همینکه دید که اصرار میکنی بروی
حسین زیر لبی گفت که: کجا عباس؟
تویی بهانهی این معرکه بنفسی انت
فقط حسین به تو گفت که بنفسی انت
(حسن لطفی ۱۴۰۳/۰۴/۲۴)
#دکتر_حسن_لطفی ✍
.