و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج‌محمد رضا بذری •✾• بارها شد که با خودم گفتم ای که داری به کار نان دستی کاش هرگز ز خاطرت نرود وامدار چه خانه ای هستی خانه ی آسمانیِ خورشید خانه ی روشن ستاره و ماه خانه ی وحی، خانه ی قرآن خانه ی اِنَّما یُریدُالله از همین خانه تا ابد جاری ست چشمه ی فیض چشمه ی احسان سایِبان معطر اینجاست سوره ی هل اَتی علیَ الانسان آسیابم ولی یقین دارم که پناهنده ام به سايه ی نور سرنوشت مرا دگرگون کرد اشک زهرا و ذکر آیه ی نور یاسِ یاسین که با دعای پدر آیه ی نور بود تن پوشَش داشت دستی به دسته ی دَستاس دست دیگر گُلی در آغوشش در محیطی که هر وجب خاکش فخر بر آفتاب و ماه کند آرزو میکنم که گاه به من دختر کوچکی نگاه کند گرچه از بازتاب گردش من نان این خانه برقرار شده ست شرمسارم از اینکه میبینم دست زهرا جریحه دار شده ست رفت خورشید وحی و آمد شب سر نزد از ستاره سوسویی اما صبح از کوچه ی بنی هاشم شد بلند آتش هیاهویی تا بدانم چه اتفاق افتاد تا ببینم هر آنچه بود درست دل به دریا زدم به خود گفتم چشم ها را دوباره باید شست دیدم آن روز صبح منظره ای که به خود مثل بید لرزیدم آتشم زد شرار دل وقتی شعله ها را به چَشم خود دیدم از همان آستانه ای که عرش قدسیان را به آن نظرها بود اشک چشم ستارگان میریخت بین دیوار و در خبرها بود من به حسرت نگاه میکردم باغ گل را میان آتش و دود جز خدا هیچکس نمی‌داند که چه آمد به روز یاسِ کبود با همان دست عافیت پرور که پرستاریِ پدر میکرد از امام زمان خود یاری در هیاهوی پشت در میکرد هیزم آوردن آتش افروزی سهم هر رهگذر نبود ای کاش خبرِ ناشنیده بسیار است اما خبر میخ در نبود ای کاش دست خورشید را که می‌بستند شرح این ماجرا کبابم کرد آنچه پشت در اتفاق افتاد سنگم، اما ز غصه آبم کرد * شبای آخر مادر ساداته، اینکه فرمودن:" قَد ذابَ لَحمَها"، فرمودن: دیگه گوشتهای بدنش آب شد، یه وجهش همینه، عزادار دیگه نمیدونه غذا چیه آب چیه، از فرط گریه و عزاداری آدم لاغر میشه، اما یه علت اصلیش مال قصه ی بین در و دیواره، وقتی عرب یه دونه انگور رو بین دو تا انگشت میفِشُره، گوشت و آب از بین اين دانه ی انگور میزنه بیرون، پوست به پوست میچسبه میگن اَثَّرَه، اَثیر عِنَب یا همون آبِ انگور، عین عبارتو برات بگم، اِنَّ فُلان، اسمشو نمیبرم، اِنَّ فُلان اَثَّرَ فاطمَه بینَ حاطِبَ الباب، اَثرَةً شَدیدَه، بین در و دیوار چنان زهرا رو فشار داد..* نمی‌خواهم برنجانم دلت را بی سبب اما چگونه مرگ یک مادر چهل تن متهم دارد *اعراب جمع شدن اومدن خدمت پیغمبر، هدایایی به رسول خدا بدن، مزد و اجر رسالت شماست. پیغمبر فرمود: "قُل لا اَسئَلُکُم علَیهِ اَجرا"، من اجر رسالتی نمیخوام "اِلّا المَوَدَةَ فِی القُربی"، فقط به فاطمه ام احترام کنید، معصوم میفرماید: اگر پیغمبر میفرمود دشمنی کنید از این جنایت بالاتر نمیکردن..* فاطمه اصلا مال دنیا نبود میون شعله جای دریا نبود بذارید از زبون زینب بگم کوچه که جای مادر ما نبود دیدم وسط کوچه پرپر شدنت را پامالِ لگدهای مکرّر شدنت را بین در و دیوار گلاب از تو گرفتن همه دیدند معطر شدنت را با کشتن یک سوم سادات گرفتند از چهره ی تو لذت مادر شدنت را زهرای رشیده به چه تشبیه کنم من با پیکر یک طفل برابر شدنت را ممنونم اگر نروی میمیرم اگر بروی زهرا مرو مرو ای نخل بریده ثمر ای مادرِ کشته پسر زهرا مرو مرو «به نیت فرج ناله بزن یازهرا...» ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─