🌸🍃 🍃 | گم گشتـه ی مادر؟! هنوز نیامدی؟ یوسفِ مادر؟! بیـا و.. کنعانِ دل مادرت را گلستان کن! بیا که در برهوت دل، اهل کنعان به دنبال خیال تو میگردند.. چه کنیم که سرابے بیش نیست.. یوسف به چاه افتاد و زلطف یزدان، والا مقام شد.. تو به باتلاق افتادی و ز لطف مَنّٰان شافع دلها شدی.. همنشین زهرا(س) شدی.. از واژه ی "مفقود" لغت نامه دهخدا بگیر تا اثرش که تو چه زیبا معنایش کردی! دیروز در باتلاق گل آلود،تو را گم ڪردیم و امروز سےوسه سالمین سالگرد دلتنگے ماست.. درست سےوسه سال پیش! خبـری از تو نداریم، اما شڪےندارم ڪه فڪه و طلاییه و اروند ڪم بےخبر از تو نیستند... بحث شلمچه ڪه جداست! تمام خبرها دست اوست... چه جاذبـه‌ای داشتے تو ڪه حتے خاک این منطقه تماما ز تو سهمے از آن خود ڪرده بود.... از مادرت بگویم ڪه تا چند سال در خانه را نمےبست و ڪنار در مینشست تا مبادا تو پشت در بمانے.. از همان مادری ڪه ڪربلای حسین را با پیرهن گل گلے خانِگے اش رفت و پرسیدند: چرا با این لباس مادر؟! گفت: پسرم تو کربلاست...همنشین سیدالشهدا میترسم با لباس رسمے برم، منو نشناسه! آخ ڪه چه داغے نشاندی بر دل مادر... جوان نوزده ساله بودی و مادر هنوز هم که هنوزه روزی هزار مرتبه به قربان قد و قامت پسر رشیدش میرود.. البته چند سالےست ڪه آن در هنوز بازه؛ اما خبری از مادر نیست...💔 💚 😔✋🏻 🍃 @asheghaneh_halal 🌸🍃