دکتر کاوه فرهادی پرسش لاینحل مانده دکتر مصدق برای ایران معاصر.mp3
13.77M
فردا 29اسفند سالروز یکی دیگر از آرمانهای محقق نشده ملت ایران است: «ملی کردن نفت»! روزی که آن را «ملی شدن نفت» نامیدیم و با خوش خیالی آن را تعطیل کردیم و جشن گرفتیم! در حالی که نفت اساسا ملی شدنی نبود! آنچه دکتر کاوه فرهادی در این سخنرانی مطرح کردند برای من تازگی داشت و می تواند به پرونده ژئوپولتیک آینده اضافه شود: نخبگان ایرانی روی نفت حساب ویژه ای باز کرده بودند تا ناکامی های زیادی را بوسیله آن جبران کنند و نه تنها نفت را ملی کنند، بلکه ملت ایران را با نفت احیاء کنند! وطن پرستان بسیاری، که دکتر مصدق یکی از آنها بود، بسیار خوش بین بودند که نفت می تواند ما را به هسته بزرگان جهان متمدن بازگرداند و خلاء بوجود آمده از نابود شدن جاده ابریشم و ژئوپولتیک سنتی ایران را حل کند. جنبش ملی کردن نفت اگرچه توانست نفت را از دست انگلستان بگیرد، اما نتوانست از هژمونی تمدنهای جدیدالتاسیس دریایی نجات دهد و به راحتی به تسلیم آمریکایی ها در آمد. تحلیل دکتر کاوه فرهادی نیز از این شکست قابل تامل بود: مصدق نتوانست نهادهای بومی و ایرانی و اسلامی را با نفت ترکیب کند و نفت با همان معنای غربی اش باقی ماند و لذا به صاحب غربی اش یعنی آمریکا هم بازگشت. من تاریخ دان نیستم که بتوانم بگویم مصدق خائن بود یا خیرخواه، اما حتما دوست داشت که نخست وزیر یک ایران قدرتمند باشد، اما نشد... نشدنی که تا قطعنامه 598، تحریم مجدد و برجام و fatf همچنان پاسخ نفتی خود را پیدا نکرده است. این هم یک صورت مساله خالص دیگر برای علوم اجتماعیِ ایرانی-اسلامی 🆔 @social_theory