✍
خون شهید هدر نمیرود.
نه آن وقت که دندانهای وحی در اُحُد را شکستند؛
نه آن زمان که خانهی مادر خلقت را آتش زدند؛
نه آن هنگامهی شومی که از روی نعش خوبترین انسانها در کربلاهای تاریخ رد شدند.
نه برادر!
پایان کار حسینیها شهادت است،
و شهادت قیامی علیه هدررفتِ زندگیهاست.
خانطومان، ادلب، حلب، دمشق، عشق...
ما با تکتک این واژهها خاطره داریم.
ما در تکتک این کلمات پا گذاشتهایم و بیسر بازگشتهایم.
ما با یک نگاه آخر محسن حججی، یک نسل را سمت آرمانهای خمینی کشاندهایم.
ما با خون مصطفی صدرزاده، مهدی نوروزی، مجید قربانخانی، محمد بلباسی و تکتک مدافعان حرم، کفر را به زانو درآوردهایم.
ما با نام سردارانمان در وجب به وجب خاورمیانهی ظهور، سالها کابوسِ سفاکترین موجودات عالم بودهایم.
خون هیچیک از شهیدان ما هدر نمیرود.
هدر؛ آن سیاستمدار علافی است که آویزانِ عربها و عجمها میشود برای آنکه میزِ شاهیاش را برایش میخ بزنند تا سر پا بماند.
و سر آخر همانها میخ را روی نشیمنگاهِ تختِ شاهیاش میزنند و وادار به فرارش میکنند.
هدر؛ آن نُخمهای است که در هنگامهی نبرد آخرالزمانی و قیام سفیانی و یمانی و سید خراسانی، دربارهی صلح با فرزندان بنیامیه و کعبالاحبار، افاضات ترشح میکند.
هدر؛ هر آن کسی است که از دیدن معرکهی حق و باطل کور است، و ذوقمرگ است از توئیتزدن درباره سقوط سرزمینی که درکی از فرجام آن ندارد.
آنها که رفتهاند دعای عهد سحرگاهشان پای رکاب امامشان مستجاب شده است؛
و اما ما که ماتِ سرعتِ حوادث و زلزلهی ایمانمان ماندهایم کجای این جورچینِ آخرالزمان ایستادهایم؟
◇◇◇
✍
#تقی_شجاعی
[
@asraneh313 ]