دلم نه برای پیرزن؛ که برای غربت حرف حق سوخت. در آن متروی به آن بزرگی، میان آن همه زن؛ پیرزن یکه و تنها دارد با یک گله دخترِ دهان‌دریده بحث می‌کند که "واگن بانوان جای بانوان است و جای آقایان نیست!" همین! و دخترها دارند دهانش را جر می‌دهند که غلط کردی! اصلا به تو چه؟ ما می‌خواهیم قاتی مردها بشویم. دلم عق زد از آدم‌هایی که می‌گویند دین‌شان دین انسانیت است و به اندازه یک الاغ، ادب ندارند که جلوی بزرگتر از خودشان جفتک نیندازند. 🍃🍃🍃 دخترک به طعنه به پیرزن می‌گوید: تو مسلمان زمان شاهی؛ ما مسلمان زمان خمینی که اینطور از آب درآمده‌ایم! و یک دهان‌خوشگل نیست بزند توی دهانش که: انتر جان! مسلمان زمان شاه را خمینی از پستوی خانه‌ها و وسط کاباره‌ها و عرق‌خوری‌ها بیرون کشید و بهش هویت داد و شاهِ مستِ زن‌باره را با اردنگی از مملکت بیرون انداخت. و تو نه مسلمان زمان خمینی؛ که پسماندِ اسلامِ شاهنشاهی هستی که قِر دادن وسط مردها، زر زدن در کوچه‌ی خلوت پیرزن‌ها و کتک زدن کسانی که مثل تو و اربابانت فکر نمی‌کنند، مرامت است. [ @asraneh313 ]