✅پتانسیل های جغرافیای ایران و تاثیر آن بر توسعه کریدور شمال به جنوب
بخش اول
🔸دانشمندان بسیاری در عرصه ژئوپلتیک کتابهای زیادی نگارش کردهاند و به نقاط مهم جغرافیایی اشاره کردهاند که همواره شاهد تنازع بر سر آن جغرافیاها بوده و هستیم. حال آنکه دانشمندان بر جبر جغرافیایی حاکم بر این نقاط نیز اشاراتی کردهاند .
برای هرجغرافیایی، جبرهایی موجود است آن هم به دلیل قرارگیری در منطقه(جغرافیایی) خاص و محدودیت ها و امتیازهایی که آن جغرافیا به آن کشور میدهد.
جغرافیای ایران به لحاظ نگاه ژئوپلتیکی و جغرافیای سیاسی تا قرنها و طی چندین هزار سال، جغرافیای تجارت بوده و چهارراه تجاری جهان لقب گرفته بوده تحت نام جاده ابریشم.
عدهای معتقدند که جاده ابریشم از بین رفته است اما اینگونه نیست. نقش راه ابریشم بعد از آنکه عمده تجارتجهانی توسط غرب و استعمار از مسیر دریایی شکل گرفت، کم رنگ گردید. اما اکنون طرح یک کمربند_یک جاده چین همان جاده ابریشم است که چین تمایل به احیای آن دارد. طبق برآوردها تجارت از راه خشکی به صرفهتر و حدود ۷۰ الی ۷۵ درصد از تجارت در مسیر دریایی ارزانتر است.
اما بحث اصلی این است که جغرافیای ایران، جغرافیای تجارت بوده و جغرافیایی نبوده که مجبور به انتخاب یک سمت یا یک بلوک سیاسی بوده باشد و اصولا جغرافیاهایی مانند ایران و ترکیه که جغرافیای میانه محسوب میگردند نیازمند روابط مناسب و با تنش پایین با سایرین هستند وبر این مبنا باید هدف اصلی خود را تجارت تعیین کنند.
جغرافیای ایران داری منابع متعدد و عظیمیاست، اما ایران از مشکل آب و محیط زیستی رنج میبرد و پتانسیلی که بیشتر از سایر موارد ایران میتواند بر روی آن حساب کند، تجارت است،تا سایرین از اتصال به جغرافیای ایران خود را به سایر مناطق متصل کنند در مقام مثال بیان کرد : منطقیترین و
به صرفه ترین راه برای اینکه چین بخواهد به شاخ آفریقا ،مدیترانه و به اروپا وصل شود از مسیر ایران است و منطقیترین و
به صرفه ترین راهی که اروپا بخواهد به هند،چین، خلیج فارس و کشورهای اطراف آن و آسیای میانه وصل شود از مسیر ایران است یک چهارراه به معنای واقعی و این جغرافیا برای ایران، جبری را به همراه خواهد داشت. حال باید به اینمطلب بپردازیم که جَبرِ مد نظر کجا قرار دارد، غرب تجارت محور عمل میکند و تا حدودی منافع خود را مدنظر قرار میدهد، منافع غرب ایجاب میکند، علی رغم آنکه جمهوری اسلامی تمام تلاش خود را برای اقدام علیه مظاهر و نظاممدنظر آن انجام میدهد تصمیم به معاف کردن هند را از تحریمهای موجود علیه ایران بگیرد.
اطمینان خاطر از تجارت با ایران را برای هند به وجود میآورند و به این دلیل آن را از تحریمها معاف میکنند تا تولیدات آن با سرعت و به صرفه از خاک ایران به اروپا برسد . میتوان از این دیدگاه نگریست که غرب برای جغرافیای ایران برنامهای بلند مدت دارد و جغرافیای ایران برای غرب اهمیت بیشتری دارد تا برای شرق.
برای غرب، ایرانِ جغرافیایی اهمیت فراوانی دارد و اهمیتش مانند افغانستان نیست. آمریکا از افغانستان زمینسوخته ساخت زیرا در بلندمدت سودی برایش نداشته و به دلیل همسایگی با چین آن را رها کرده تا با ایجاد معضل امینتی و حضور طالبان یککمربند_یکجاده چین مورد تهدید قرار گیرد و اگر نتواند با زمینسوخته افغانستان آن را از بین ببرد حداقل پیشبرد آن را به تاخیر بیاندازد.حال که ۳ ناوگروه از ۵ ناوگان خود را در فیلیپین، مالاکا و خروجی دریای چین قرار داده است. از سوی دیگر با معافیت هند آنها را نیز از سودی بهرهمند میکند، چرا که چین با خرید نفت ایران( خرید با تخفیف و ارزانتر) به ایران در دور زدن تحریمها کمک میکند، حال هم هند با این معافیت از منافعی برخوردار میگردد و هم در موازنه چین گامی رو به جلو خواهد بود چون با زمینسوخته افغانستان و ناوگروه های خود صادرات چین را تحتالشعاع قرار خواهد داد و از سوی دیگر صادرات هند راحت تر به اروپا منتقل خواهد شد.
پس در رابطه با ایران این نکته وجود دارد که جغرافیای آن ارزش بلند مدت برای غرب دارد علی رغم تضاد و تقابل موجود با جمهوری اسلامی.
از سمت دیگر اتصال کریدور شمال_جنوب از بندر چابهار ایران به سن پترزبورگ روسیه، روسیه را نیز درگیر این کریدور و راهبرد خواهد کرد و چین نیز از این موضوع احساس خطر خواهد کرد.و در اینجا انشقاقی ما بین چین با ایران و روسیه به وجود خواهد آمد
و چین در حالت انزواگونه قرار میگیرد اما زمانی که از حالت انزوا خارج شود بر این موضوع واکنشات بیشتری نشان خواهد داد. چین در بازه زمانی فعلی تمرکز بیشتری بر اعراب، آفریقا و آمریکایجنوبی و کارائیب دارد و بعد از کاهش تمرکز از این مناطق، تغییر رویکرد نیز خواهد داد.
ادامه دارد....
•┈┈••✾🌺🌺🌺✾••┈┈•
"اندیشکده مطالعاتی اسراء"
🆔
@asrathinktank