🔎پاشنه آشیل نظریه رسانه! ▫️یکبار بطور صریح و جدی از خودمان سوال کنیم که در قبال امر رسانه چگونه عمل می کنیم و در زمین چه کسی بازی می کنیم؟ ◽️نظریه های حاکم بر رسانه های ما در کجا پرورش یافته و به چه سمتی حرکت می کند؟ اساسا نسبت رسانه امروز ما با عدالت و هویت چه می تواند باشد؟چگونه می توان نه در دام و هرجایی شدن رسانه افتاد و نه و رادیکال شدن رسانه ای را برتابید؟مسیرعدالت در رسانه چگونه باید طی شود؟ 🔸اگر ماموریت ویژه رسانه دینی را بتوان در دو مفهوم خلاصه کرد می توان گفت که رسانه در حوزه فردی بایستی ساز باشد و در حوزه اجتماعی بایستی گستر عمل کند. 🔸در بخش فردی، هویت زدگی و سردرگمی شخصیتی را در بخشی از نوجوانان و جوانان جامعه شاهد هستیم و در بخش اجتماعی نیز مساله عدالت را با موانع جدی روبرو می بینیم. 🔸سوال صریح تر اینکه چرا در حدفاصلِ و علم زده و و بلاتکلیف، هروله می کنیم و طرحی برای فردای اتاق های تولید و حلقه های نقد خودمان دست و پا نمی کنیم؟ 🔸آیا با نگاه رادیکال_پوپولیستی(عوام فریبانه و در خدمت قدرت) مثل مدرنیست ها یا با نگاه سلطه ستیز و چهل تکه و نامنسجم پست مدرن ها، جایی برای نظریه عدالت دینی باقی میماند؟ 🔸چرا تولیدکنندگان ما، با نگاه مدرن فیلم و خبر و محصول رسانه ای می سازند و را برای ماندگاری و توجیه بیشتر جریان رانتی قدرت، تئوریزه می کنند و از طرفی ناقدان و مدرسان فرهیخته رسانه ای، از پایگاه روشنفکری پست مدرن، نقد می نمایند و حاصلی جز تعارض و تنازع بقا و و بلاتکلیفی فرهنگی عایدمان نمی شود؟ 🔸هر رویکرد رسانه ای بدون استراتژی، تحقق عینی نخواهد داشت و هر استراتژی بدون نظریه پایایی و مانایی نخواهد داشت و نظریات نیز از موطن فلسفی برمی خیزند و نتیجه این می شود که یا فیلم هایمان، نیست یا فیلم ها مبنای نظری و فلسفی بومی و دینی ندارد و چه در ساخت و چه در نقد، در حال بازتولید اندیشه های غیربومی و غربی هستیم. 🔸دال مرکزی نظریه و گفتمان عدالت در حوزه فردی، و ورع بوده و در حوزه خانواده، و مودت و در حوزه اجتماعی و مواسات است. بنابراین استراتژی رسانه ای در ساحت انقلاب اسلامی باید بسمت این عناوین در تبیین و تشریح ایده ناظر داستان و همچنین نقدفیلم و جریان خبری حرکت کند و گفتمان غالب فعالیت های رسانه ای در خدمت نظریه عدالت گام بردارد. 🔸باتوجه به اینکه مرگ خدا و بعد مرگ سوژه و در ادامه نیز افول ابَرروایت ها و طلوع نشانه ها در فضای گفتمانی پست مدرن حاکم شده، منطق مستقل انقلاب اسلامی ایجاب می کند که از این نظام مفهومی گذر کرد و با ادبیات بومی و برساخته از دل ، به تولید و تحلیل رسانه ای پرداخت. 🔸و حرف آخر اینکه انقلاب و تمدن اسلامی ایجاب می کند، در ساخت سوژه یا نقد سوژه های رسانه ای، پایگاه فکری خودی و رقیب را نادیده نگیریم و با نقدهای پست مدرن بر تولیدات مدرن، بازتولید اندیشه اومانیستی را رقم نزنیم. 🖌علیرضا محمدلو، پژوهشگر و فعال رسانه @andisheengelabi