eitaa logo
عصرتبیین عصررسانه
1.6هزار دنبال‌کننده
665 عکس
414 ویدیو
29 فایل
هوالمصور محفلی برای تاملات رسانه ای در حوزه های فرهنگ، جامعه و سیاست... عصر پردازش بهتر و روایت قوی تر اطلاعات ارتباط با مدیرسایت و کانال: @Sarbaze_eslam_31312 جانشین مدیر: @Fadaiyani ادرس سایت: Www.asretabyin.ir آپارات: www.aparat.com/Asre_Tabyin
مشاهده در ایتا
دانلود
، نماد قدرت و تجلی عهد آخرالزمانی ✅ امپراتوری پارس تا عهد آخرالزمانی... 🔻دو اظهار نظر از دو متفکر و نظریه پرداز متفاوت یکی امریکایی و دیگری روسی دیدم که علیرغم زاویه نگاه متفاوت از یک حقیقت واحد ومهم پرده بر می دارد : 1⃣ اول به کیسنجر می پردازیم ؛ وی چندین بار از تعبیر "امپراتوری پارس" یا امپراتوری ایران سخن گفته ، وی در سال ۱۳۹۳ در مصاحبه با رادیو ان پی آر می گوید : نوعی از تا و از آنجا تا شکل گرفته است این وضعیت این فرصت را به ایران می دهد تا باستان را این بار با عنوان شیعی احیا کند . این سیاستمدار ۹۴ ساله بار دیگر این اظهارات را خطاب به ترامپ در مهر ۱۳۹۶ تکرار می کند ۰ صرف نظر از میزان دقیق بودن الفاظ بکار رفته در سخن وی ، ساخت یک امپراتوری ( چه پارسی ،ایرانی ، اسلامی و یا شیعی ) علاوه بر بستر تاریخی و امکانات مادی ، به نوعی نیروی برتر فرهنگی و فکری محتاج است که بتواند بیرون از قدرت تکنیکی و تبلیغی و سیاسی و فکری غرب مدرن عرض اندام کند و در ، ایران به چنین شرایطی دست یافته است ۰ در فرض مذکور ایجاد چنین امپراتوری در جهانی که تحت سلطه است فقط با یک و جدید و پر انرژی ممکن است. 2⃣ برای تکمیل سخن با چرخش به نیمکره دیگر زمین به اظهار نظر که یک مسیحی ارتدوکس است و در راهپیمایی اربعین شرکت کرده توجه می کنیم ؛ پروفسور می گوید: «این پیاده روی نشانه ای مهم از آمادگی برای یک و آخرالزمانی است. من به عنوان یک مسیحی ارتدوکس با انقلاب اسلامی که خود را حرکتی آماده گر برای می داند، موافقم و امیدوارم با آن حادثه عظیم که پیروان همه ادیان منتظر آن هستند، فاصله زیادی نداشته باشیم. به یک حادثه آخرالزمانی شباهت بیشتری دارد تا یک حادثه عادی و معمولی ۰ ما و همه کسانی که در جستجوی و در دنیای ظلمت و ستم زده مدرن هستیم باید با همدیگر متحد شویم و این پیاده روی جلوه ای از این اتحاد است.» 🖌 @andisheengelabi
📍دیکتاتوری : 🔹State Of Nature, by Cihan Aksan And Jon Bailes: 🔻یک سوال درباره شبکه‌های اجتماعی مشهور از چند متفکر رسانه و استاد دانشگاه پرسیده شده است. بسیاری از آن‌ها معتقدند، این شبکه‌ها که قرار بود امیدبخش دموکراسی باشند، تبدیل به ابزار سرمایه‌داری شده‌اند. «نفت جدید سرمایه‌داری»، قدرت خود را مقابل نیروهای مخالف تحمیل می‌کند و نمی‌گذارد و تحقق یابد. گرت لاوینک، نظریه‌پرداز رسانه معتقد است: «وقت آن رسیده که از پلت‌فرم‌های غالب عبور کنیم. دنبال نکردن کافی نیست، باید را غیر فعال و حذف کنید. اینکه از نقض حریم خصوصی خود شاکی باشید کفایت نمی‌کند: وقت آن رسیده که یک کار اساسی کنید. » 📌ادامه این مطلب را در باشگاه اندیشه بخوانید: 🔗 http://bashgah.net/go/sh42s/@andisheengelabi
شناخت مرام مبارزاتی امیرالمومنین(ع) مبارزه علی علیه السلام در سه جبهه علیه تکفیری خوارج، علیه شیطنت آلود معاویه و به نفع و علیه دنیاستیزی اصحاب جمل @andisheengelabi
🔎آمریکا روی خط فروپاشی... ▫️صدای زنگ فروپاشی آمریکا و تمدن غرب، برای عاشقان و فریفتگانش مدتی است که به صدا درآمده و دیگر عقلانیت ابزاری به دادشان نمی رسد. که ماکس وبر می گفت، با وقوع کرونا و کشتار نژادپرستانه، سرانجام درهم شکسته است. ▫️"زندگی، آزادی و پیگیری خوشبختی" بعنوان شعاری که در اعلامیه استقلال آمریکا می درخشید، دیگر دست چدنی اش را از زیر آستین مخملی اش بیرون آورده و را علیه مردمانش بنام آزادی و به کام سلطه و هژمونی آمریکایی استفاده می کند. 🔹آمریکا از نظریه عدالت جان رالز، که می گفت: " اولین فضیلت برای نهاداجتماعی است همچنان که حقیفت برای تفکر" عبور کرده و به "لویاتان" توماس هابز که انسان را تلقی می کرد و "وضع طبیعی انسان ها را جنگ همه باهمه می دانست" قائل شده و به روی شهروندان به فرمان رییس جمهور نامحترمش اسلحه می کشد. 🔹حتی از هاکسلی هم گذر کرده و دیگر شبکه های اجتماعی را مَحرم دولت نمی داند و تحریم و تنبیه می کند و دوربین و خبرنگار cnn را نیز دست بند زده و نشان می دهد که "رسانه تا زمانی خوب است و مصرف دارد که در خدمت باشد". 🔸، و با سرکوب مردم و تحریم رسانه ها و.... بعنوان پایه های لیبرالیسم پوچ گشته و پراگماتیسم آمریکایی که حقیقت را در فایده داشتن یا نداشتن و نفع ابزاری و سودمادی خلاصه می کرد، دچار بحران معنا شده و راهی به جز سرکوب موقت و استفاده از علیه معترضان نمی بیند. 🖋علیرضامحمدلو،نویسنده و پژوهشگر @andisheengelabi
🔎پاشنه آشیل نظریه رسانه! ▫️یکبار بطور صریح و جدی از خودمان سوال کنیم که در قبال امر رسانه چگونه عمل می کنیم و در زمین چه کسی بازی می کنیم؟ ◽️نظریه های حاکم بر رسانه های ما در کجا پرورش یافته و به چه سمتی حرکت می کند؟ اساسا نسبت رسانه امروز ما با عدالت و هویت چه می تواند باشد؟چگونه می توان نه در دام و هرجایی شدن رسانه افتاد و نه و رادیکال شدن رسانه ای را برتابید؟مسیرعدالت در رسانه چگونه باید طی شود؟ 🔸اگر ماموریت ویژه رسانه دینی را بتوان در دو مفهوم خلاصه کرد می توان گفت که رسانه در حوزه فردی بایستی ساز باشد و در حوزه اجتماعی بایستی گستر عمل کند. 🔸در بخش فردی، هویت زدگی و سردرگمی شخصیتی را در بخشی از نوجوانان و جوانان جامعه شاهد هستیم و در بخش اجتماعی نیز مساله عدالت را با موانع جدی روبرو می بینیم. 🔸سوال صریح تر اینکه چرا در حدفاصلِ و علم زده و و بلاتکلیف، هروله می کنیم و طرحی برای فردای اتاق های تولید و حلقه های نقد خودمان دست و پا نمی کنیم؟ 🔸آیا با نگاه رادیکال_پوپولیستی(عوام فریبانه و در خدمت قدرت) مثل مدرنیست ها یا با نگاه سلطه ستیز و چهل تکه و نامنسجم پست مدرن ها، جایی برای نظریه عدالت دینی باقی میماند؟ 🔸چرا تولیدکنندگان ما، با نگاه مدرن فیلم و خبر و محصول رسانه ای می سازند و را برای ماندگاری و توجیه بیشتر جریان رانتی قدرت، تئوریزه می کنند و از طرفی ناقدان و مدرسان فرهیخته رسانه ای، از پایگاه روشنفکری پست مدرن، نقد می نمایند و حاصلی جز تعارض و تنازع بقا و و بلاتکلیفی فرهنگی عایدمان نمی شود؟ 🔸هر رویکرد رسانه ای بدون استراتژی، تحقق عینی نخواهد داشت و هر استراتژی بدون نظریه پایایی و مانایی نخواهد داشت و نظریات نیز از موطن فلسفی برمی خیزند و نتیجه این می شود که یا فیلم هایمان، نیست یا فیلم ها مبنای نظری و فلسفی بومی و دینی ندارد و چه در ساخت و چه در نقد، در حال بازتولید اندیشه های غیربومی و غربی هستیم. 🔸دال مرکزی نظریه و گفتمان عدالت در حوزه فردی، و ورع بوده و در حوزه خانواده، و مودت و در حوزه اجتماعی و مواسات است. بنابراین استراتژی رسانه ای در ساحت انقلاب اسلامی باید بسمت این عناوین در تبیین و تشریح ایده ناظر داستان و همچنین نقدفیلم و جریان خبری حرکت کند و گفتمان غالب فعالیت های رسانه ای در خدمت نظریه عدالت گام بردارد. 🔸باتوجه به اینکه مرگ خدا و بعد مرگ سوژه و در ادامه نیز افول ابَرروایت ها و طلوع نشانه ها در فضای گفتمانی پست مدرن حاکم شده، منطق مستقل انقلاب اسلامی ایجاب می کند که از این نظام مفهومی گذر کرد و با ادبیات بومی و برساخته از دل ، به تولید و تحلیل رسانه ای پرداخت. 🔸و حرف آخر اینکه انقلاب و تمدن اسلامی ایجاب می کند، در ساخت سوژه یا نقد سوژه های رسانه ای، پایگاه فکری خودی و رقیب را نادیده نگیریم و با نقدهای پست مدرن بر تولیدات مدرن، بازتولید اندیشه اومانیستی را رقم نزنیم. 🖌علیرضا محمدلو، پژوهشگر و فعال رسانه @andisheengelabi
ده ویژگی یک کنشگر و فعال رسانه ای در شرایطی که به جدی ترین انتخاب سیاسی کشور نزدیک و نزدیک تر می شویم، نقش رسانه ها در ریکاوری حافظه ملت و بیدارنگهداشتن چشمان مردم بسیار حیاتی بنظر می رسد. خیلی نمی توان شفاف سرود ولی در پس واژه ها و کلیاتی بر آن شدم تا ده ویژگی یک رسانه کنشگر را بازتعریف یا مرور نماییم و ان شاالله که سایه کنایه ها، سنگین تر از مصادیق و تاریخی که بر ما گذشت نباشند. ۱.زیر سایه گام برداشته و قلم می زند. وقتی افراط و تندوری از مبانی عبور می کند یا ترس و تفریط از آرمان ها چشم می بندد، تیغ عدالت از نیام در می آید و جیغ رسانه کنشگر نیز بلند می شود. ۲.آنتی پوپولیسم است. یعنی وقتی مدیران جامعه قصد خام کردن مردم را دارند و با الفاظ کف بازاری بجای حل مساله بر طبل شعار می کوبند، شلاق را بر پوست کلفت مدعیان بی عمل فرود می آورد.(از توصیه به جوانی تا سوپرمن هایی که طبق مدعا، ایران را برایمان نگهداشتند!) ۳.در غرق نمی شود. وقتی همه ساکتند و در موقعیتی که ابهام و تناقض و تردید، جامعه را فراگرفته، و فساد برخی مدیران غوغا می کند و عده ای بر فقر و جهل و دوقطبی سوار می شوند و معدودی نیز سواری می دهند، در این میدان غبارآلود، صدای مردم می شوند و خارج از قاعده بازی، مفسد را رسوا می کنند. ۴.رادیکالیسم را برنمی تابد. وقتی جامعه از نقد تهی شده و روشنفکران و دولتمردان در یک صف قرار می گیرند، رسانه ی کنشگر، دست تبانی را رو می کند و چون مشتی بر صورت دولتی و سبک اعلی حضرتی فرود می آید. ۵.با صنعت فرهنگ و هژمونی، بیگانه است. وقتی قدرت از کانال فرهنگ، خیز بر می دارد تا جامعه را در نوردد و با ساخت رضایت فانتزی، فرهنگ توده ای رقم می زند، کنشگر رسانه ای افشا می کند و در خامی و خماری جا نمی ماند.خلاف موج شنا کرده و تلویزیون و سینما و ورزش و سرگرمی و را با میزان خودآگاهی و بیداری ملت سبک_سنگین کرده و حساسیت نشان می دهد. ۶. و هرج و مرج است. همانطور که نظم مکانیکی و موافق طلبی بی روح را بر نمی تابد با بهم ریختگی و دیالکتیک بی نهایت نیز مخالف است. با فرد یا جناحی که ثبات معقول اجتماعی را به چالش بکشد میانه ای نداشته و با هرگونه نافی امنیت جامعه نیز دست به یقه می شود. ۷.فیک نیوزها را پاتوق دشمن می داند. بدون تعارف، افکار عمومی و آرامش خیال مردم را خط قرمز خود دانسته و نسبت به شعور اجتماعی غیور است و زین جهت هرگونه و نوع پیشرفته شان که دیپ فیک نام گرفته را طرح و پازل دشمن تعریف می کند. ۸. است. یعنی از طرف دیگران مهندسی نمی شود و اهل بده بستان نیست و سر اخبار و حقیقت معامله نمی کند. استقلال یک کنشگر رسانه ای مهمترین سرمایه اوست که فروشی هم نیست حتی به قیمت گزافی چون جان و آبرو به نفع اهالی زر و زور و تزویر غش نمی کند. ۹. آرمان فراموش نشدنی است. در نسبت با تولیدات رسانه ای فریب نمی خورد و ساده اندیش نیست. منابع تجاری و منافع سیاسیِ همراه متن های رسانه ای را درک می کند. یعنی هوشمندانه مصرف می کند و زیرمتن (لایه های دوم و سوم هدف) و فرامتن( تاریخ و جغرافیای و زمان و مکان ) هر متنی را واکاوی و رهگیری می کند. ۱۰.حقیقت را رسانش می کند. همزمان که عقلانیت چاشنی کارش بوده، هراسی نیز به جهت زبان گویا و قلم سرخش ندارد. را به چالش می کشد و وانمودها، مجازها و برساخته های اهالی سیاست و تجار را در ریل حقیقت، وزن کشی می نماید. نسبت هر شخص و جناحی را با حقیقت می سنجد و بی تعارف، اعتباریات را برملا می کند. ✍علیرضامحمدلو 🆔@andisheengelabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔎مارادونا باشید در دایره سیاست 🎥 ضربه دیدنی مارادونا و مهار دیدنی چیلاورت دو تا ستاره سابق فوتبال دنیا👌 ✍ هم همینقدر می تواند جذاب باشد اگر مارادونا باشی نه یا که هم بانی مشارکت پایین باشی و هم آن را بدون توجه به عواملش پایین بدانی و هم ناجوانمردانه طعنه بزنی. برای جناح های سیاسی که برای تحقق عقلانیت حداکثری، بدون لکنت، معنویت بی پارازیت، آزادی بدون نمایش و پیشرفت با مثبت باهمدیگر رقابت کنند و برای موفقیت و نمایش خوب همدیگر کلاه از سر بردارند و کف بزنند، سیاست مثل فوتبال است. پایان بازی که می‌رسد تیم برنده علی رغم خوشحالی، دست رقیب را می‌گیرد و از زمین بلند می کند یا تیم بازنده تونل باز می کند و برای برنده دست تبریک می‌زند. نمایش اخلاق در سیاست، بسیار جذاب تر هم خواهد بود اگر نگاه ماکیاولیستی به قدرت نداشته باشیم. اگر چنین شد، شک نکنید که زمان خداحافظی تان از دایره سیاست، همانند وداع ماردونا با مستطیل سبز، موافق و مخالف به پای شما بلند خواهند شد و کف و هورا و زنده باد، جای لعن و نفرین و مرگ باد را خواهد گرفت. نشانه ها گویاست که چقدر موفق بوده ایم و با فرافکنی و مظلوم نمایی و رجزخوانی و اتهام زنی و آمارسازی، سفره مردم حافظه تاریخ را نمی توان منکر شد. 💡لازم به یادآوری است که سیستان و بلوچستان که همیشه آمار مشارکتش بالا بوده نیز چند درصد حداقل کاهش مشارکت داشته است. لطفا مغالطه نفرمایید و از ناکارآمدی دولت بجای عذرخواهی، دلیل تراشی واهی نکنید. در یک کلام مثل ماردونا بهترین باشید تا مثل قهرمان بدرقه شوید. 🆔@andisheengelabi
🔎اخلاق از حقیقت و عدالت، مهمتر نیست ولی راهبردی تر است..‌. این روایت را فارغ از بحث هایی که برخی علما پیرامون سندیتش دارند حتما شنیده ایم. از پیامبر(ص) نقل شده که فرموده اند: انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق... چرا انقدر اخلاق را تحویل گرفته اند و در میان اینهمه مفهوم بالادستی و هم عرض و درطولش، اخلاق را برجسته کرده اند؟ مگر عدالت و علم و حقیقت و معنویت و شریعت و...چه کم داشتند یا نمی توانستند حلقه اتصال میان مفاهیم پایه ای و به اصطلاح اگزیوم مرکزی این مکتب باشند؟ چرایی سبقت گرفتن اخلاق از بقیه مفاهیم و محبوبیت بالاترش نسبت به بقیه را در یک مقایسه مفهومی باهمدیگر مرور کنیم: بدون اخلاق را چگونه باید دید؟ چیزی جز له شدن شخصیت و لگدمال شدن انسان از این تجزیه در نمی‌آید. راستی تحقق این تصور هم عین بی عدالتی است. یک صورت نازل مارکسیستی که فردیت را فدای اجتماع می داند و به انسان داشته و عواطف را بیگانه می خواند. بدون اخلاق را چطور تصور می‌کنید؟ تو ذوق می‌زند و از جذابیت و مقبولیت فاصله خواهد گرفت و مشمئزکننده خواهد شد. اساسا فطرت، حقیقت خواه است ولی حق بدون خلق، مفت نمی‌ارزد. اصلا حقیقتی که نداشته باشد از رسالت خود هم طرفی نخواهد بست و ای را تجربه خواهد کرد. بدون اخلاق هم ترکیب نامتجانسی است. یک معنویت و عرفان فانتزی که غیرقابل پیش بینی خواهد بود. کنش های غیرعادی و انتحاری خواهد داشت. چون و جذب دارد ولی مرز ندارد یا خودش بی بند و بار می‌شود و یا مریدان و محیطش را سوغاتی خواهد آورد. بدون اخلاق هم تصورش سخت است. خیلی سخت حتی برای آنهایی که سکولار فکر می‌کنند و دیانت را با اخلاق، شناخته و ترجمه می‌کنند. اساسا کاریکاتوری بیش نخواهد بود و به یک سری و غیرپویا و تکراری بدل خواهد شد. تحول و نشاط و حرکت و بساطت روحی را نمی‌توان انتظار کشید. دینداری به عادت بدل خواهد شد و میان باور و عمل، دره های عمیقی فاصله خواهد افتاد و دوگونه رفتارکردن را در خلوت و جلوت شاهد خواهیم بود و کالبد بی‌جانی را خواهیم داشت. بدون اخلاق هم که تکلیفش اظهر من الشمس است. فرمول اتم گویای این مطلب بوده که وقتی علم را رها کنیم، حتی خود عالم را هم بنده نخواهد بود. فرزند ناخلفی خواهد شد که به صاحب خودش هم رحم نمی‌کند. را بازتولید خواهد کرد و دروغ و فریب و لجام‌گسیختگی را خواهد کرد. عدالت را دور خواهد زد و حتی حقیقت را‌ مصادره کرده و به نفع و ضرر کانالیزه شده و از قبل تعیین شده ای کشف خواهد نمود. ابزاری خواهد شد در دست اهالی قدرت و ثروت که ایندو نیز بدون اخلاق، تکلیفشان روشن است. بدون اخلاق، فساد را پوشس می‌دهد و ذبح انسانیت و بی‌رحمی و توتالیتاریسم را دیکته می‌کند. ثروت بدون اخلاق هم جز عیاشی و کالاشدن و و قابل خرید و فروش بودن همه چیز، نتیجه ای نخواهد داشت و تمام زندگی را با عینک پول و سکه و ارز معنا خواهد بخشید و ترجمه اسکناسی از وقایع خواهد داشت. پس اخلاق برخی از مفاهیم را عمق می بخشد برخی را زیبایی و جذابیت و برای برخی کنترل کننده بوده و برخی را از تحریف نجات می‌دهد. مرزبانی می کند و همچنین در ترکیب سایر مفاهیم اضافه شده و آنها را معنای مضاعفی می‌بخشد و خودش یک اصل تمام عیار و بدون رقیب و بی‌نظیر است. ✍علیرضامحمدلو 🆔 @andisheengelabi
✍️ معرفت شناسی ورزش از صنعت سرگرمی تا چماق دیپلماتیک در خدمت گلوبالیزم 1️⃣به دلیل جنگ تجاوزکارانه علیه ، تیم‌های از رقابت‌های اروپایی کنار گذاشته شده‌اند. یوفا و فیفا تیم‌های باشگاهی و ملی روسیه را از رقابت‌ها کنار گذاشت تا سران فدراسیون فوتبال روسیه به دادگاه عالی ورزش شکایت کنند. 2️⃣اتحادیه جهانی کشتی تمامی کشتی‌گیران، مربیان، داوران و عوامل روسیه و بلاروس را از حضور در مسابقات بین‌المللی کشتی محروم کرد. میزبانی رویدادها و رقابت‌های کشتی نیز از این دو کشور گرفته شد. 3️⃣ولادیمیر آشنا با ورزش بوده و یک جودوکار حرفه‌ای است و کمربند سیاه این رشته را نیز در ویترین افتخارات خود دارد.اما تحولات اوکراین گریبان او را نیز گرفته و او از ریاست افتخاری فدراسیون جهانی جودو سلب شد. همچنین فدراسیون جهانی تکواندو که دان ۹ افتخاری به رییس جمهور روسیه اهدا کرده بود را پس گرفت. 4️⃣فدراسیون جهانی شطرنج هم طی اطلاعیه‌ای اعلام کرد که چهل و چهارمین جهانی که یکی از مهمترین و بزرگترین رقابت‌های تیمی در شطرنج به حساب می‌آید در روسیه برگزار نخواهد شد. 🔸غرب امروز در جنگ با همطرازهای خود، نه از ابزارهای سخت، که از مدل استفاده می‌کند. جنگ پلتفرمی و را از طریق فیسبوک و یوتیوپ و...رقم می‌زند و در جنگ اقناع افکار عمومی، به ابزارهای دمکراتیک مثل ورزش متوسل می‌شود تا را به اوج رسانده و از مسیر نرم، مچ رقیب سرسختش را بخواباند. حالا چرا ورزش برای این جنگ انتخاب شد؟! 🔹زمانی برای بشر گذشت که ورزش برای سلامتی و بهداشت بود. نهایتا پادشاهان از ورزش ‌های گلادیاتوری برای تفریح استفاده می‌کردند. بعد از تحولات عصر که همه چیز بوی صنعت و اقتصاد و پول گرفت، ورزش نیز از ساحت بهداشت و سلامت و تفریح عادی به ساحت شیفت کرد و تعریف حرفه‌ای تری پیدا نمود. 🔸ورزش با این اوصاف، کاملا در خدمت قرار گرفت و بنوعی ایستگاه مولدی برای اقتصاد غرب تعیین گردید. این روند ادامه دار بود تا اینکه تفکر غربی که نقشه گلوبالیزم در سر داشت، ورزش را یکی از ابزاری های جهانی سازی برای خود تلقی نمود. دربرگیری بالای صنعت ورزش، باعث شد که عده‌ای از سیاستمداران برخی از ورزش‌ها مثل فوتبال را عنوان کنند. 🔹اتمسفری برای تربیت و تنظیم با ذائقه‌های یکسان که علاوه بر گرم نگهداشتن موتور صنعت، از خدمت به نظام سیاسی غرب نیز دریغ نکنند. در واقع ورزش از سرگرمی صرف به صنعت سرگرمی و سپس به بازوی دمکراسی بدل شد. ظاهرا ماجرا خیلی شیک بود و برای بی‌صدایان و ملت‌هایی که تریبونی برای فریاد زدن علیه ظلم و ستم‌های سیاسی و اقتصادی نداشتند فرصت مناسبی تلقی می‌شد. 🔸اما قاعده چیز دیگری بود. تئوریسین های رسانه و سناریست‌های می‌گویند که رسانه تعیین می‌کند که چگونه فکر بکنیم و در یک پلان قوی‌تر اذعان می‌کنند که رسانه تعیین می‌کند که به چه چیزی فکر بکنید. مثلا در حمله تروریستی به پاریس یا فوت شدن یک شخصیت اروپایی، یک دقیقه سکوت قبل از بازی‌ها به نمایش گذاشته می‌شود و در اروپا مذمت می شود و بازوبند مشکی در بازوی فوتبالیست‌های طراز دنیا، دراماتیک شدن ماجرا را افرایش می‌دهد. 🔹در لیگ انگلیس به نفع ها بادکنک هوا می کنند و بازوبند رنگین‌کمانی در یک بازی حساس پروتکل می شود بطوریکه پخش این برنامه از کنداکتور شبکه ۳ نیز حذف می شود. 🔸اما چرا دوربین ها به سمت خاورمیانه و غرب‌آسیا چرخش نمی‌کنند؟ حتی در خود آسیا هم اتفاقات یمن و سوریه و افغانستان و عراق بایکوت می‌شود، چرا که ورزش باید از سیاست جدا باشد تا دامنش آلوده نشود! آری ورزش برای این نیست که مظلومیت فلسطین به منصه ظهور برسد که اتفاقا برای تثبیت و عادی سازی رژیم صهیونیستی، بیشتر کارآیی دارد. 🔹در قضیه جنگ روسیه و اکراین هم شاهد هستیم که شدیدترین تحریم‌ها علیه روسیه اتخاذ می‌شود و بعد چهارم و دیپلماتیک ورزش نیز خود را نشان می‌دهد. ورزش می‌شود چماقی علیه کشور مهاجم و سوءاستفاده از جنبه دمکراتیک ماجرا که افکار عمومی را پای تحریم یک کشور بکشاند. 🔸البته که ورزش باید در خدمت انسانیت و باشد ولی چرا دوربین‌های ورزش به جهت خاصی گردش می‌کنند و عادلانه تصویرسازی نمی کنند که این محل اشکال و مایه رسوایی ورزش جهانی است. الغرض که ماهیت و معرفت شناسی ورزش تغییر کرده و امروز، پارادایم‌های قدرت تعیین می‌کنند که ورزش کجا سکوت نماید و در چه موقعیتی فریاد بزند! 🔹معیار صحیح و غلط در معرفت شناسی ورزشی امروز به تعبیر نیچه، اراده‌های معطوف به قدرت هستند و بازهم تاکید می‌کنم که ارباب رسانه تعیین می‌کنند که چگونه فکر بکنیم و به چه چیزی فکر بکنیم! 🖊حجت الاسلام علیرضا محمدلو 🆔 @andisheengelabi
🔎پنج عامل و ده نکته درباره نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ 🔻بنظرم، پنج ساحت تعیین کننده در اخیر وجود داشت که نتیجه متفاوتی را رقم زد؛ ۱. سیاست ورزی بدون راهبر و میاندار فصل الخطاب ۲. سیاست ورزی بریده از فرهنگ و جامعه پردازی ۳. سیاست ورزی فاقد شبکه موثر مردمی ۴. سیاست ورزی بدون رسانه‌ روایت ساز ۵. سیاست ورزی در خلاء راهبرد انتخاباتی ترکیبی و مبتنی بر پیش‌بینی وضعیت های متکثر 🔻ذیل همین پنج ساحت، نکاتی تکمیلی را پیرامون نتیجه رخ داده تقدیم می‌کنم که بنوعی شرح و بسط محورهای مطرح شده هم می تواند تلقی شود؛ 1⃣ وقتی سیاست ورزی تکنیکال و شب امتحانی از تدریجی و استراتژیک سبقت می‌گیرد نتیجه این می شود که یک فرد غریبه از مقام اجرا با انتخاب مردم ولو با رای ضعیف و شکننده با حربه عملیات روانی و فعال سازی گسل های متنوع سیاسی_اجتماعی به کرسی می‌نشیند. 2⃣ در تفسیر و تکمیل بند اول اینکه وقتی بجای جامعه شناسی فرهنگ از جامعه شناسی سیاست جهت فهم بی‌تفاوتی یا کیفیت طعم دار و غافلگیرکننده بخشی از آراء انتخابات بهره می‌گیریم و تعصبات قومی با چاشنی حزبی را بدون در نظر گرفتن ذهن و ترور شده(بیشتر در اخبار رسانه های معاند یا مخالف و گاها در برخی از سریال های و بعضا در فیلم و سریال های خارجی و داخلی در طول زمان)، علت العلل ماجرا معرفی می‌کنیم یعنی در شناخت صحنه و زمینه دچار اختلال محاسباتی هستیم. 3⃣ در تکمیل بند قبلی وقتی خط اتصال فراگیر به و ارتباط چهره به چهره و از نزدیک با مردم را به نقطه مبهم سیاست و لحظه معلق انتخابات تقلیل می‌دهیم و به زبان ساده، مردم را دیر تحویل می‌گیریم، نتیجه عکس یا حداقلی هم درو می‌کنیم. 4⃣ وقتی حریف قومیتی، مذهبی و جنسیتی را جهت افزایش سبد رایش فعال می کند و ما نیز گسل درون گفتمانی را جهت کاهش آراء خود به او هدیه می‌دهیم، نتیجه ای جز پیچیده شدن ماجرا و در نهایت شکست در صحنه انتخابات منطقی نخواهد بود. 5⃣ وقتی در مقابل توان مالی و قدرت رسانه ‌ای رقیب، آلترناتیو و شبکه مردم سازی را دیر و خیلی دیر و بسیار پراکنده و بدون محتوای قوی و موثر و نقطه زن، استارت می‌زنیم طبیعتا در جذب آراء خاموش و مردد و سرگردان جا می‌مانیم. 6⃣ وقتی آنها روی ضعیف ترین گزینه شان به سرعت اجماع می‌کنند و ما روی بهترین گزینه هایمان هم تحلیل و اجماع راهبردی تا آخرین لحظه نداریم، فرصت عملیات جهت جلب و جذب لایه های دور جامعه و را از دست می‌دهیم و براحتی و با اختلاف اندکی قافله را میبازیم. 7⃣ آنگاه که با و بازی در زمین "آشناها" مشغول تخریب همدیگر می‌شویم و با خیال راحت و غفلت از میدان، پاس گل های کلیدی ایسم دار و لج درآور و رادیکال علیه خودی همراه با فرصت تنفس و دورخیز به رقیب می‌دهیم، نتیجه ای جز تردید و دلسردی و رای منفی به کاندیداهای خودی و ایجاد محیط امن با سپر اخلاق به کاندیدای مقابل اتفاق نمی‌افتد. 8⃣ وقتی رقیب با نمادپردازی و مصادره تم دیانت از شما پا به رقابت می‌گذارد و دست در سبد آراء شما می‌کند، گفتمان سازی و اتخاذ رفتار و منش اخلاقی خنثی بدون ایجاد و تاکتیک تبیین واقعیت رقیب و حواشی فکری و تیمی او یک روش ضعیف و کم بهره از جلب نظرات مردد و مخاطب سرگردان خواهد بود. 9⃣ مهمترین نکته اینکه ایرانی در طول این سه دهه ترور گردید و علیه جامعه بکار گرفته شد. سه مقوله بنیادی ، و که دربرگیری حداکثری در فهم و پذیرش عمومی داشتند و به تعبیر منطقی، قیاساتها معها بودند را در طول جنگ شناختی، ترور یا تفسیر وارونه نموده؛ از اولی به تعبیر کردند، دومی را به نام ابتذال و از ما ستاندند و سومی را با تعبیر مچ گیری و و شخصیت ستیزی از اثر انداختند. 🔟 وقتی اتاق های فکر ما به جای تدبیر و منطقه ای جهت مردم سازی در طول سالها و تغییر ریختار سیاسی و بافتار اجتماعی استان ها به نفع جبهه انقلاب، در فکر محاسبات و احتمالات ریاضی پیچیده و مکانیکی شب انتخاباتی بودند که کدام کاندیدا به نفع دیگری و در کدام مرحله باید کنار برود، نتیجه‌ای جز این عاید ما نخواهد شد. 🔻نتیجه اینکه در مانیفست جریان انقلاب که متکی به برای تدبیر عرصه های قدرت تعریف نمی‌شود، بایستی امر اجتماعی بر امر سیاسی مقدم شده و ذهنیت‌های رسوب یافته و شبهات ته نشین شده را در طول زمان مرتفع نمود تا اسیر قطبیدگی های فرهنگی_سیاسی و اجتماعی نشویم. 🔻۱.گفتمان سازی، ۲.شبکه سازی و ۳.شخصیت سازی برای جریان سازی و جامعه سازی یک ضرورت اجتناب ناپذیر برای جبهه انقلاب می تواند توصیف شود تا از تکرار تشتت و شکست جلوگیری نماید. ✍علیرضامحمدلو 🆔@asre_tabyin