| ♦️ ذهن خشونت‌زده در میدان اغتشاش ✍🏼 | سحر دانشور 🔻 چرا فحاشی زنان، خشونت علیه خودشان است؟ ⁉️ «امروزه نظارت شکل حمله به آزادی ندارد. برعکس آزادی و کنترل هر دو یکی هستند» [۱] ظاهر ماجرا این است که بی‌توجهی به قواعد و آداب اجتماعی در به کار بردن واژه‌ها و زبان به «فحاشی» گشودن در میدان اغتشاش اخیر در ایران، فعلی آزادانه و رهایی‌بخش است؛ چرا که فحش‌های جمعی در اعتراض به ساخت اجتماعی، سیاست و فرهنگ جامعه مطرح می‌شوند. از آنجا که این فعل در کنار طرح شعارهای آزادی‌خواهانه برای جامعه زنان صورت گرفته، می‌توان پرسید فحاشی جمعی در چنین موقعیتی آزادی‌خواهانه است یا در لایه‌های خود خشونت نسبت به زن و کنترل او را به رخ می‌کشد؟ 🔸 خشونت در طول تاریخ اَشکال متفاوتی به خود گرفته و همواره در پی کنترل پیرامون خود بوده است. امروزه شاهد خشونت‌های نرم و به تعبیر بیونگ چول هان «نامرئی» نیز هستیم. فحاشی یکی از اشکال نرم خشونت کلامی در جهان معاصر است. کنترل پیرامون و تسلط بر آن به میانجی خشونت موضوع ساده ای نیست اما پیچیدگی میل به تسلط بر پیرامون، در فحاشی‌های جنسی اخیر آنجا رخ می نماید که زنان حاضر در صحنه همراه با مردان زبان به کلماتی گشودند که عرف جامعه آنها را فحاشی قبیح مردانه می‌داند. فحاشی جنسی در لایه‌های درونی و بیرونی خود با اتخاذ نگاه سلسله‌مراتبی به زن، همواره او را در موقعیت فرودست قرار داده و با تحقیر و تخفیف، او را بی اعتبار و کم ارزش کرده و می‌کند. 🔹 هم‌آوایی زنان با فحش‌هایی از این دست، آنها را با زبان تخفیف دهنده هرزه‌گو همدست کرده و در همراهی بی‌سابقه موقعیت‌شان را به فرودستی که نه تنها جایگاه خود را پذیرفته بلکه برای تقویت جایگاه فرودست و تحت سلطه خود تلاش می‌کند، تبدیل کرده است. 🔸 در این نقطه نفس رهایی و هرزه‌گویی آزادانه به مثابه یکی از مهمترین ابزارهای کنترل به مهمترین و نرم‌ترین شکل خشونت بدل می‌شود تا در وهله اول بر خود زنان (چه زنان همدست با میدان خشونت و چه زنان غیر همدست) و در ادامه بر محیط پیرامون مسلط شود. در حقیقت زبان هرزه‌گو برای مونولوگی یکسویه و پیچیده مبتنی بر روانی خشن متولد شده و از آنجا که فهمش مبتنی بر سلسله مراتب و روابط فرادست و فرودست است هرگز توانی برای گفت و گو و شنیدن ندارد. 🔹 عنصر اساسی در رابطه سلسله مراتبیِ هرزه‌گویی قدرت و اقتدار نیست بلکه بدویتی سرکوب‌گر است که فهمی ابتدایی از رابطه و شبکه ارتباطی، دارد در این زبان نقشی اساسی ایفا می کند. از این رو تسلطی این چنین از پیچیده ترین اشکال تسلط بر زن و خشونت علیه او در میدانی است که ادعای آزادی زن را بر پیشانی دارد. [۱]چول هان، بیونگ، توپولوژی خشونت، مترجم آراز بارسقیان، تهران، نشر یکشنبه 🔻پایگاه تحلیلی تخصصی 🌐|@asrezanan_ir|