🕊 یک تابستان گرم بود، با ماشین قدیم مون که شبیه لاک‌پشت حرکت می‌کرد، به راه افتادیم؛ با یک دنیا آرزو، لحظه‌شماری می‌کردم به حرم برسم. با خودم فکر می‌کردم وقتی رسیدم اوّل فلان آرزویم را می‌گویم؛ بعد فلان آرزو را. به حرم که رسیدیم، صدای اذان مغرب می‌آمد، حس می‌کردم همه‌ زیبایی‌های دنیا کنار هم جمع شده‌اند. یک حرم پر از نور و صدای خوش اذان... 😍😍 من آن شب، چشمم که به گنبد افتاد، به همه آرزوهایم رسیدم؛ و تنها یک آرزو کردم این‌که باز هم بارها و بارها به حرم بیایم... اما حالا کرونا خانه نشین مان کرده و در قرنطینه ایم؛ دو سال است به زیارت نیامده ایم اما انگار بیست سال است که در حرم نبوده ایم... 😔😔 در جاده ها برای اتومبیل ها منع تردد گذاشته اند، اما منع ترددی برای دلی که عاشق زیارت است، نیست... و دل من هر روز با یک سلام، زائر نامحسوس شماست. 📝 شهین علی زاده از ارومیه ◼️◾️▫️◾️◼️ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها @astanehmehr