💌 ❤️مریم گُلی!😊 یادم آمد روزی را که قرار بود از سلامتی تو اطمینان پیدا کنم و اعضای بدن تو را بررسی کنند... تو هنوز یه موجود شیشه ای و ظریف بودی!😁 چقدر دوست داشتم بشنوم: «خانم بچه‌تون دختره!😍» بالاخره لحظه‌ی حساس و مهم زندگی من فرا رسید! همه جوره راضی بودم و فقط سلامتی تو را می‌خواستم اما به دختر بودنت ... دل بسته بودم! به دسته گل داشتن، امید داشتم ... دختر دسته گل است! به انیس داشتن و به قول امامان ما ، به فرزند بهتر داشتن! دل بسته بودم ... بله! دختر، فرزند بهتر است! انیس است! تمیز است! غمخوار است! خودم یادم است این‌ها را خواندم در یک کتاب... صحبت خانم دکتر تمام شد. تو سالم بودی... اما من مثل افراد طلبکار به خانم دکتر نگاه کردم 😁و گفتم : - جنسیت‌اش معلوم نیست؟! قلبم به شماره افتاده بود... - بذار ببینم... «بچه‌تون دختره!» حالا چطور از خجالت خدا در بیایم؟! 😁 حالا چطور این لحظه‌ی باشکوهِ دختردارشدن را وصف کنم ؟؟ گاهی فقط باید سجده‌ی شکر رفت ...! حالا نگران جهیزیه و شوهر کردن‌ات باشم ؟؟😁 هیچ‌ وقت شیرینی داشتن تو را با این افکار تلخ نخواهم کرد ! تو دسته‌گل من هستی، 💐 و روزی‌ات با خداست...❤️ ✍ مـامـانِ مریــم‌گُلی 📝بر گرفته از واقعیات زندگی یک مادر 📬 عاشقانه‌‌های مادری خودتان را اینجا برای ما ارسال بفرمایید. 📲@jelveyedidar 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr