خـواهم کـنم روایت، با صوتِ آشکـارا یک گـوشه از تمامِ، غوغای کـربلا را وقتی‌که مرکب آمد بی‌راکبش ز گودال حالِ حرم بهم ریخت، عصمت شد آشکارا از پرده‌های خـیمه بیـرون شـدند زن‌ها لطمه‌زنان به صورت، خَستند قلب ما را من بودم و امـامـم، یـعـنی امـام سـجـاد مَحـرم نمانده بود از اَقـوام، خیمه‌ها را دیـدم که بانـوان تا، گـودال می‌دویـدنـد سعیِ صفا و مـروه اینجاست نـیـنوا را بر سر زنان تـمـامِ اهل حرم به گـودال کردند جـمـله بـر پـا اهلِ سـمـا عزا را کعـبه حسین بود و اهلِ حرم به گِردش با چشمِ خویش دیـدیم خـونبارشِ مِنا را من هـمـرهِ رقـیـه مـلحـق شدم به عـمه غلطان به‌خاک دیدم فرزند مصطفی را با گوشه چشمِ جدم، عمه به خیمه برگشت نگذشت دیری اما، دیدم چـنین قضا را "وَالشمرُ جالِسٌ" وای، با چکمه روی سینه دیـدیـم سـاعـتی بعـد، آقـای سر جدا را بی‌سر عزیز زهـرا افتاده بود بر خاک این است عـشـق‌بازی با بندگان خدا را تـنگِ غـروب بود و حکـمِ امیرِ لشکر: عـریان کـنـید اینَک ابـدانِ کـشته‌ها را! تن‌ها همه به صحرا، سرها همه به نیزه! نه با کـسی مـروت، نه با کـسی مـدارا دیدم تمامِ سرها بر نیزه‌ها چو خورشید کردند سوی سرها، پرتاب سنگِ خارا در بینِ آتش و دود شد صحبت از اسارت از عـمـه‌اَم بجـوئـیـد دنـبـال مـاجـرا را ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal آدرس سایت آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹🌹