در خداحافظی‌اش سیل حرم را می‌بـُرد راه می‌رفت و همه چشم ترم را می‌برد نـفـسـش ارثــیـۀ فــاطـمـه، امّـا چه کـنم دست غم نور چـراغ سحرم را می‌بـُرد سنــگـهـا در تپـش آمـدنـش بی صـبـرند زیر بـاران همۀ بـال و پـرم را می‌بـُرد یک عمود آمد و با تاب و تب بی رحمش مـاه پـیــشـانی آن تـاج سـرم را می‌بـُرد سر آن نیزه که از پهلوی او بیـرون زد تا دل کـیـنـۀ لـشـگـر پـسـرم را می‌بـُرد تا که افتاد زمین، جـرأت هـر شمشیری قـطعه ای از قـطعات جـگرم را می‌بـُرد چـیده ام روی عـبـا هستی خود را، دنـیا بـاد می‌آمـد و عـطـر ثــمـرم را می‌برد ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹