🍀🍀 زاهدی مهمان پادشاهی شد، چون به طعام بنشستند کمتر از آن خورد که ارادت او بود و چون به نماز برخاستند بیشتر از آن خواند که عادت او, تا گمان صلاحیت در حق او زیاد کنند. ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی کاین ره که تو می روی به ترکستان است چون به خانه خویش آمد سفره خواست تا طعامی بخورد. پسری صاحب فراست داشت گفت: ای پدر در مجلس سلطان طعام نخوردی؟ گفت: در نظر ایشان چیزی نخوردم که بکار آید. پسر گفت: ای پدر ؛ نماز را هم قضا کن که چیزی نکردی که بکار آید!... ............ "باب دوم در اخلاق درویشان" @audio_ketab