#ماجراهای_جناب_تجربه
#ادمین_دوم
#قسمت_اول
سلام
من بالاخره بعد از ۳ سال تصمیم گرفتم بشینم تجربیات سال کنکورم رو بنویسم براتون😬
اول ی طومااار نوشته بودم😂👨🦯گفتم ممکنه شاید نخونیدش پس خلاصه ش کردم.
فعلا بریم سراغ قسمت اول
۶ ماه مونده به کنکور من مقارن شد با بیماری کرونا🫠آزمون و مدرسه و کلاس و دیدار حضوری با دوستان،همه و همه بصورت ناگهانی قطع شدن.
من هم خوشحال از اینکه وقت بیشتری برای درس خوندن دارم و وقتم توی مدرسه و ترافیک مسیر و ... هدر نمیره اما غافل از اینکه وضعیت روحیم داره روز به روز بدتر میشه :)
یادمه نیمه دوم تعطیلات عید انقدر حالم بد بود که چند روز اصلا درس نخوندم... 🙃
یه هم مدرسه ای دوران راهنمایی داشتم که به واسطه اینکه توی دبیرستان های جداگانه درس میخوندیم، ارتباطمون کاملا با هم قطع شده بود اماااا توی اسفند ماه سال کنکورم خیلی یهویی بههم پیام دادیم و آشنا شدیم و صمیمیتمون بیشتر شد.
یکی از معجزه های سال کنکورم وجود همین دوستِ همراه بود.❤️
دوستم هم رشته من بود و از نظر درسی تقریبا توی یک سطح بودیم.. توی درس خوندن خیلی کمک حال همدیگه بودیم. به همدیگه گزارش درسی میدادیم،جزوه های خوبی که به چشممون میخورد رو برای هم میفرستادیم، صحبت های انگیزشی میکردیم و خلاصه تلاش میکردیم که انگیزه هر دوتامون حفظ بشه! اما حواسمون بود که صحبت های دوستانه جایگزین درس خوندمون نشه و وقتمون برای صحبت های طولانی هدر نره!🤨
یکی از کارهایی که میکردیم این بود که قرار گذاشتیم هر صبح که بیدار میشیم تا ساعت ۷ و نیم توی تلگرام به هم صبح بخیر بگیم اگر خواب میموندیم و پیام نمیدادیم طرف مقابل زنگ میزد و بیدارمون میکرد. 😴🥱
صبح بخیر میگفتیم و ی صحبت انگیزشی یا ی فایل صوتی یا ملودی قشنگ برای هم میفرستادیم و برای برکت داشتن اون روز دعا میکردیم.😌🤲
روز هایی بود که میخواستم بیشتر بخوابم یا روزهایی که دلم نمیخواست درس بخونم اما بخاطر اینکه دوستم ازم میپرسید امروز چی خوندی و چیکار کردی و ... برای حفظ ظاهر هم مجبور میشدم بشینم پای درس و درس بخونم تا آخر روز حرفی برای گفتن داشته باشم.🥴📝
این روند ادامه داشت تا حدودا ۱۰ روز مونده به کنکنور که دوستم کلا گوشیش رو گذاشت کنار و ارتباط ما فقط از طریق گوشی مادرش بود.🙋♀
ی کانال تگرام ۲ نفره داشتیم که توی اون حرف های خیلی مهم رو میگفتیم به هم :)) حتی یادمه هفته آخر یک ویس راجع به آرامش داشتن و خوردن دمنوش های آرام بخش و خواب کافی برام ظبط کرده بود😁❤️
میتونم بگم به احتمال خیلی زیاد بدون وجود این دوست من نمیتونستم توی جایگاه الانم باشم و کنکور رو به خوبی پشت سر بذارم یا اینکه گذروندن روز های منتهی به کنکور برام خیلی سخت و طاقت فرسا میشد!
دوستی ما خلاصه میشد توی تزریق انگیزه و امید به همدیگه و همراه هم بودن بدون هیچ حسادتی!
من تا اون زمان دوست خیلی صمیمی نداشتم. خصوصا دوستی که هم رشته خودم باشه و بخاطر کنکور ارتباطاتم رو محدود کرده بودم اما حدودا یک ماه قبل از صمیمیتمون توی ایام فاطمیه از حضرت زهرا خواسته بودم که خودشون یک دوست خوب سر راهم قرار بدن، دوستی که هممسیرم باشه و چقدر قشنگ خواسته م رو اجابت کردن :)))
خلاصه خودتون رو از برکت وجود دوست خوب محروم نکنید بگردید ی دوست همراه پیدا کنید، کسی که بتونه تو روز های سخت و بعضا طاقت فرسای کنکور همراهتون باشه..
ادامه دارد..
@ayande_sazan_mostafayi