قهرمانان هرگز نمی‌میرند 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 این عکس پیش از عملیات خیبر (سال ۱۳۶۲) در جبهه جنو ب گرفته شده است. در سایه چند درخت سرسبز ایستادند، دست شهید مهدی باکری (فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا) روی دوش شهید احمد کاظمی (فرمانده لشکر ۸ نجف) است. شهید احمد کاظمی دستش را توی جیبش کرده و انگار رو به دوربین می‌خواهد بگوید «سیب». شهید باکری هم بدون توجه به کشیده شدن لباسش، چشم به دوربین دوخته و انگار منتظر است تا عکس را بگیرند و هرچه زودتر سر خم کند و چشم بدوزد به چشم‌های نیمه‌بسته حاج قاسم و بگوید: حاجی چه خبر؟! شهید قاسم سلیمانی (فرمانده سپاه قدس) که به سبک بچه‌های پرشورتر جبهه، جلوی بقیه نشسته کنار رفیق خندانش شهید داوود شهپری (معاون لشگر نجف). شهید سلیمانی و شهید شهپری با آن لباس متفاوتش در عمق وجودشان نشاط نهفته است که یکی با لبخند نمایشش داده و دیگری با طرحی از خنده پنهانش کرده و هر دو زیبای زیبا هستند. لباس سپید شهید سیدعلی حسینی ابراهیم‌آبادی (فرمانده تیپ ۳۱۳ اطلاعات-عملیات حر) و نگاهش به جایی خارج از تصویر آنقدر زیبا و شکوهمند است که نمی‌توانی پسربچه‌ای را که کنارش ایستاده، ببینی. عکاس یا به عمد و یا به سهو، قاب را طوری بسته که آن پسر با پیراهن سرخ‌ش توی عکس نیفتد و شاید اگر بود، او هم روایت خودش را داشت. در مرکز تصویر هم سردار حسین علایی (فرمانده نیروی دریایی و ستادمشترک سپاه پاسداران) و سردار محمد باقری (رئیس ستاد کل نیروهای مسلح) با لبخندی به پهنای صورت، ایستادند. این دو سردار رشید زنده ماندند تا روایت ناتمام آن نسل زنده‌دل را برایمان تعریف کنند و در همان راه گام بردارند. حالا دوباره عکس را ببینیم. شاد و پر انرژی و یکدل؛ این‌ها قهرمانان واقعی هستند. و قهرمانان هرگز نمی‌میرند... روح‌‌شان شاد و راهشان پر رهرو باد.