انگلس درباره ی دانش آموزی انسان به تناقض معتقد است و می گوید:( قدرت انسان بر دانش آموزی نامحدود است ولی عملا به علت محدودیت ها و شرایط خارجی به اندازه ی محدودی می تواند فرا گیرد...)
این برای همگان روشن است که قوه ی نامحدود با فعلیت محدود هیچ گونه تناقض و تضادی ندارند.
مائو می گوید:(در هر جنگ پیشروی و عقب نشینی وجود دارد؛ چه جنگ در طبیعت و چه در انسان ها؛ تکامل انسان ها در همین تناقض وجود دارد...)
برخی از نویسندگان مسلمان معاصر نیز خواسته اند همین معنی را از آیه ۱۷ سوره ی انبیاء در قرآن کریم استفاده کنند:(حق را بر باطل می کوبیم سپس آن را از بین می برد)
ولی شما خود فکر کنید عقب نشینی در یک طرف و پیشروی در طرف دیگر، یا هر دو در یک طرف ولی در دو زمان (به طور حقیقی یا تاکتیکی) چه ربطی به تناقض و تضاد دارد؟!
تطبیق این آیه ی قرآن بر تضاد هم چیزی جز «مکتب زدگی خاصی »
نیست.
برداشتي از کتاب فلسفه
ص۳۱۷ و۳۱۸
تالیف آیت الله گرامی
@ayatollah_gerami