❇ تفســــــیر ❇ شأن نزول: در شأن نزول این آیات، روایات مختلفى در کتب اهل سنت و شیعه نقل شده است، که از میان آنها آنچه صحیح تر به نظر مى رسد، ذیلاً مى آوریم. دانشمند معروف اهل سنت حاکم ابوالقاسم حسکانى از بُرَیدَة نقل مى کند: شَیْبَه و عباس هر کدام بر دیگرى افتخار مى کردند و در این باره مشغول به سخن بودند که على(علیه السلام) از کنار آنها گذشت، پرسید: به چه چیز افتخار مى کنید؟ عباس گفت: امتیازى به من داده شده که احدى ندارد، و آن مسأله آب دادن به حجاج خانه خدا است. شیبه گفت: من تعمیر کننده مسجدالحرام (و کلید دار خانه کعبه) هستم. على(علیه السلام) گفت: با این که از شما حیا مى کنم باید بگویم با این سن کم افتخارى دارم که شما ندارید، آنها پرسیدند: کدام افتخار؟! فرمود: من با شمشیر جهاد کردم تا شما ایمان به خدا و پیامبر(صلى الله علیه وآله) آوردید. عباس خشمناک برخاست و دامن کشان به سراغ پیامبر(صلى الله علیه وآله) آمد (و به عنوان شکایت) گفت: آیا نمى بینى على(علیه السلام) چگونه با من سخن مى گوید؟ پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: على(علیه السلام) را صدا کنید، هنگامى که به خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) آمد، فرمود: چرا این گونه با عمویت (عباس) سخن گفتى؟ على(علیه السلام) عرض کرد: اى رسول خدا! اگر من او را ناراحت ساختم با بیان حقیقتى بوده است، در برابر گفتار حق هر کس مى خواهد ناراحت شود و هر کس مى خواهد خشنود! جبرئیل نازل شده، گفت: اى محمّد! پروردگارت به تو سلام مى فرستد، و مى گوید: این آیات را بر آنها بخوان (أَ جَعَلْتُمْ سِقایَةَ الْحاجِّ وَ...). آیا سیراب کردن حجاج و عمران مسجدالحرام را هم چون ایمان به خدا و روز رستاخیز و جهاد در راه او قرار دادید؟ هرگز مساوى نیستند. همین روایت، به همین مضمون، یا با تفاوت کمى، در کتابهاى فراوانى از اهل سنت نقل شده، مانند تفسیر طبرى و ثعلبى، اسباب النزول واحدى، تفسیر خازن بغدادى، معالم التنزیل علامه بَغوى، مناقب ابن مغازلى، جامع الاصول ابن اثیر، تفسیر فخر رازى و کتاب هاى دیگر. به هر حال، حدیث فوق از احادیث معروف و مشهورى است که حتى افراد متعصب به آن اعتراف کرده اند. 🌼🌼🌼 تفسیر: مقیاس افتخار و فضیلت با این که آیات، شأن نزول خاص دارد، در عین حال مکمل بحث آیات گذشته است و نظیر آن در قرآن فراوان مى باشد. در نخستین آیه مى گوید: آیا سیراب کردن حاجیان خانه خدا و عمران مسجدالحرام را همانند کار کسى قرار دادید که ایمان به خدا و روز قیامت دارد و در راه خدا جهاد کرده است؟ این دو هیچ گاه در نزد خدا یکسان نیستند و خداوند جمعیت ستمکار را هدایت نمى کند (أَ جَعَلْتُمْ سِقایَةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ کَمَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الآْخِرِ وَ جاهَدَ فی سَبیلِ اللّهِ لا یَسْتَوُونَ عِنْدَ اللّهِ وَ اللّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظّالِمینَ). سِقایَة هم مصدر است به معنى آب دادن و هم به معنى وسیله و پیمانه اى است که با آن آب مى دهند (همان گونه که در آیه ۷٠ سوره یوسف آمده است) و هم به معنى ظرف بزرگ یا حوضى است که آب در آن مى ریزند، در مسجدالحرام در میان چشمه زمزم و خانه کعبه محلى وجود دارد که به نام سقایة العباس معروف است، گویا در آنجا ظرف بزرگى مى گذاردند که حاجیان از آن آب بر مى داشتند. از تواریخ چنین بر مى آید که قبل از اسلام منصب سقایة الحاج در ردیف منصب کلیددارى خانه کعبه، و از مهم ترین مناصب محسوب مى شده. ضرورت و نیاز شدید حجاج در ایام حج به آب آن هم در آن سرزمین خشک، سوزان و کم آب که غالب ایام سال هوا گرم است به این موضوع (سقایت حاج) اهمیت خاصى مى داد، و کسى که سرپرست این مقام بود، طبعاً از موقعیت ویژه اى برخوردار مى شد; چرا که خدمت او به حجاج یک خدمت حیاتى به شمار مى رفت. هم چنین کلیددارى و عمران و آبادى مسجدالحرام که مقدس ترین و بزرگ ترین کانون مذهبى، حتى در زمان جاهلیت محسوب مى شد، احترام فوق العاده اى براى شخص یا اشخاصى که متصدى آن بودند، بر مى انگیخت. با همه اینها، قرآن مجید مى گوید: ایمان به خدا و جهاد در راه او از تمام این کارها برتر و بالاتر است! (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۱۹، سوره مبارکه توبه) @ayehsobh