❇ تفســــــیر *
آیه بعد توصیفى از کافرانى مى کند که آیه قبل، با نام آنها پایان یافته بود با تعبیرى که درس تکان دهنده اى براى بیدار کردن غافلان و بى خبران است مى گوید: آنها کسانى هستند که فرشتگان مرگ روح آنها را مى گیرند، در حالى که به خود ظلم کرده بودند (الَّذِینَ تَتَوَفّاهُمُ الْمَلائِکَةُ ظالِمِی أَنْفُسِهِمْ).
زیرا انسان، هر ظلم و ستمى کند در درجه اول، به خودش باز مى گردد و خانه خویشتن را قبل از خانه دیگران ویران مى سازد; چرا که گام اول ظلم، گام اول ویرانگرى ملکات درونى و صفات برجسته خود انسان است.
و از این گذشته، بنیاد ظلم در هر جامعه اى بر قرار شود، با توجه به پیوندهاى اجتماعى، سرانجام دور مى زند و به خانه ظالم بر مى گردد.
🌼🌼🌼
اما آنها هنگامى که خود را در آستانه مرگ مى بینند و پرده هاى غرور و غفلت از مقابل چشمانشان کنار مى رود فوراً تسلیم مى شوند و مى گویند ما کار بدى انجام نمى دادیم! (فَأَلْقَوُا السَّلَمَ ما کُنّا نَعْمَلُ مِنْ سُوء).
چرا آنها انجام هر گونه کار بد را انکار مى کنند؟ آیا دروغ مى گویند، به خاطر این که دروغ بر اثر تکرار، صفت ذاتى آنها شده است؟ و یا مى خواهند بگویند ما مى دانیم این اعمال را انجام داده ایم ولى اشتباه کرده ایم و سوء نیت نداشته ایم؟ ممکن است هر دو باشد.
ولى بلافاصله به آنها گفته مى شود: شما دروغ مى گوئید، اعمال زشت فراوانى انجام دادید. آرى خداوند از اعمال و همچنین از نیتهاى شما با خبر است (بَلى إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ).
بنابراین جاى انکار کردن و حاشا نمودن نیست!
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۲۸ سوره مبارکه نحل)
@ayehsobh