❇ تفســــــیر❇ مردگان زنده نما این دو آیه، دنباله دلدارى و تسلّى دادن به پیامبر است که در آیات قبل گذشت. از آنجا که فکر و روح پیامبر(صلى الله علیه وآله) از گمراهى و لجاجت مشرکان زیاد ناراحت و پریشان بود، و علاقه داشت با هر وسیله اى که شده است آنها را به صف مؤمنان بکشاند، خداوند مى فرماید: اگر اعراض و روگردانى آنها زیاد بر تو سخت و سنگین است، چنانچه بتوانى اعماق زمین را بشکافى و در آن نقبى بزنى و جستجو کنى و یا نردبانى به آسمان بگذارى و اطراف آسمان ها را نیز جستجو کنى که آیه و نشانه دیگرى براى آنها بیاورى چنین کن! (ولى بدان آنان به قدرى لجوجند که باز ایمان نخواهند آورد) (وَ إِنْ کانَ کَبُرَ عَلَیْکَ إِعْراضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِیَ نَفَقاً فِی الأَرْضِ أَوْ سُلَّماً فِی السَّماءِ فَتَأْتِیَهُمْ بِآیَة). 🌼🌼🌼 نَفَق در اصل به معنى نقب، و راه هاى زیرزمینى است، و اگر به انسانِ دورو منافق گفته مى شود، نیز به تناسب این است که علاوه بر راه و روش ظاهرى، راه و روش مخفیانه اى نیز براى خود دارد و سُلَّمْ به معنى نردبان است. خداوند با این جمله به پیامبر خود مى فهماند که هیچ گونه نقصى در تعلیمات، دعوت و تلاش و کوشش تو نیست، نقص از ناحیه آنها است، آنها تصمیم گرفته اند حق را نپذیرند، لذا هیچ گونه کوششى اثر نمى بخشد، نگران نباش! ولى براى این که کسى توهّم نکند خداوند قادر نیست آنها را وادار به تسلیم کند، بلافاصله مى فرماید: اگر خدا مى خواست مى توانست همه آنها را بر هدایت مجتمع کند، یعنى وادار به تسلیم در برابر دعوت تو و اعتراف به حق و ایمان کند (وَ لَوْ شاءَ اللّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدى). 🌼🌼🌼 ولى روشن است: چنین ایمان اجبارى بیهوده است، آفرینش بشر براى تکامل، بر اساس اختیار و آزادى اراده مى باشد، تنها در صورت آزادى اراده است که ارزشِ مؤمن از کافر، نیکان از بدان، درستکاران از خائنان و راستگویان از دروغگویان شناخته مى شود، و گر نه در ایمان و تقواى اجبارى هیچ گونه تفاوتى میان خوب و بد نخواهد بود، و این مفاهیم در زمینه اجبار ارزش خود را به کلى از دست مى دهند. سپس مى فرماید: اینها را براى این گفتیم که تو از جاهلان نباشى ! (فَلا تَکُونَنَّ مِنَ الْجاهِلینَ) یعنى: بى تابى مکن! و صبر و استقامت را از دست مده! و بیش از اندازه خود را به خاطر کفر و شرک آنها ناراحت مکن! و بدان راه همین است که تو مى پیمائى! شک نیست که: پیامبر(صلى الله علیه وآله) از این حقایق با خبر بود، اما خداوند اینها را به عنوان یادآورى و دلدارى براى پیامبرش بازگو مى کند، درست مانند این است که ما به کسى که فرزندش را از دست داده مى گوئیم: غم مخور! دنیا دار فنا است، همه از دنیا خواهند رفت، و علاوه تو نیز هنوز جوان هستى و فرزندان دیگرى خواهى داشت، بنابراین زیاد بى تابى مکن! مسلّماً فانى بودن دار دنیا، یا جوان بودن طرف، مطلبى نیست که بر او مخفى باشد تنها به عنوان یادآورى به او گفته مى شود. 🌼🌼🌼 مشیت و اراده در آیه فوق، مشیت و اراده اجبارى است، یعنى خداوند نمى خواهد مردم به زور و اجبار ایمان بیاورند، بلکه مى خواهد با اراده و میل خودشان ایمان بیاورند. بنابراین، آیه گواه روشنى بر نفى عقیده جبریّون است. «تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۳۵ سوره انعام » @ayehsobh