❇ تفســــــیر❇ در آیه بعد، براى تکمیل این موضوع و دلدارى بیشتر به پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى گوید: تنها کسانى دعوت تو را اجابت مى کنند و مى پذیرند که مى شنوند (إِنَّما یَسْتَجیبُ الَّذینَ یَسْمَعُونَ). و اما آنها که عملاً در صف مردگانند ایمان نمى آورند، تا زمانى که خداوند آنها را در روز قیامت برانگیزاند و به سوى او بازگشت کنند (وَ الْمَوْتى یَبْعَثُهُمُ اللّهُ ثُمَّ إِلَیْهِ یُرْجَعُونَ). آن روز است که با مشاهده صحنه هاى رستاخیز، ایمان مى آورند، ولى ایمانشان هم سودى ندارد; زیرا همه کس با مشاهده آن صحنه عظیم ایمان مى آورد، نوعى ایمان اضطرارى. 🌼🌼🌼 شاید نیاز به شرح نداشته باشد که منظور از موتى (مردگان) در آیه بالا، مردگان جسمانى نیست، بلکه مردگان معنوى است; چرا که دو نوع حیات و مرگ داریم: حیات و مرگ مادّى، حیات و مرگ معنوى. همچنین شنوائى و بینائى نیز دو گونه است: مادّى و معنوى، به همین دلیل بسیار مى شود در مورد کسانى که چشم و گوش دارند و یا زنده و سالمند، اما حقایق را درک نمى کنند مى گوئیم: آنها کور و کرند و یا اصلاً مرده اند; زیرا واکنشى را که باید یک انسان شنوا و بینا، یا یک انسان زنده، در برابر حقایق از خود نشان دهد، نمى دهند. در قرآن مجید این گونه تعبیرات فراوان دیده مى شود، و شیرینى و جاذبه خاصى دارد، بلکه قرآن به حیات مادّى و بیولوژیکى که نشانه آن تنها خور و خواب و نفس کشیدن است چندان اهمیت نمى دهد، همواره روى حیات و زندگى معنوى و انسانى که آمیخته با تکلیف و مسئولیت و احساس و درد و بیدارى و آگاهى است تکیه مى کند. ذکر این نکته نیز لازم است که نابینائى و ناشنوائى و مرگ معنوى از خود انسان ها سرچشمه مى گیرد. آنها هستند که بر اثر ادامه گناه، و اصرار و لجاجت در آن، به این مرحله مى رسند; زیرا همان طور که اگر انسانى مدت ها چشم خود را ببندد تدریجاً بینائى و دید خود را از دست خواهد داد و شاید روزى به کلّى نابینا شود، اشخاصى که چشم جان خود را در برابر حقایق ببندند تدریجاً قدرت دید معنوى خود را از دست خواهند داد! «تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۳۶ سوره انعام » @ayehsobh