امام خمینی و دموکراسی (بخش اول) 🔹14 خرداد سالروز درگذشت امام خمینی تاثیرگذارترین چهره سیاسی ایران در قرن اخیر است. او با نفوذ گسترده خود در اقشار مختلف مردم توانست یک نهضت بزرگی را رهبری کند تا منجر به تغییر بنیادین نظام حاکم بر ایران شود. بحث پیرامون افکار و آراء امام خمینی ابعاد بسیار گسترده‌ای دارد، اما بازخوانی نگاه او به آزادی‌های شهروندان یک جامعه خصوصاً در مساله دموکراسی، همچنان از اهمیت گسترده‌ای برخوردار است و می‌تواند تصویر مناسبی از اهداف انقلاب اسلامی سال57 ترسیم کند. بنابراین در این یادداشت نگاهی به مساله دموکراسی با تکیه بر تعیین نوع حکومت و حق نصب، عزل و نقد حاکمان در کلمات ایشان خواهیم داشت. 🔸امام خمینی در آذر 57 درباره علل رهبری مردم ایران، می‌گویند: «با روى كار آمدن رضا خان اين سه اصل اسلامى در امر حكومت پايمال شد: اول اصل‏ لزوم‏ عدالت‏ در حاكم اسلامى و دوم اصل آزادى مسلمين در رأى به حاكم و تعيين سرنوشت خود و سوم اصل استقلال كشور اسلامى از دخالت اجانب و تسلط آنها بر مقدرات مسلمين. و اگر در آن روز براى احياى اين سه اصل اسلامى اقدام شده بود، كار به اينجا نمى‌‏كشيد...در 25 سال پيش كه شاه ضعيف شد و فرار كرد، اگر مخالفين در آن روز به اين اصول سه ‏گانه اسلامى توجه مى‏‌كردند و كار شاه را يكسره مى‏‌كردند به اينجا نمى‏‌كشيد.» (صحیفه امام، ج5، ص236) 🔹بنابراین مساله آزادی مسلمین در رای به حاکم، از نگاه امام خمینی یک اصل اسلامی است که نقش بنیادین در علت اعتراضات ایشان به حکومت پهلوی داشته است. مبنای این دیدگاه امام خمینی همان طور که خودشان بیان کرده‌اند، به تحلیل مساله بیعت به عنوان یک پیمان معتبر دینی بازگشت می‌کند. ایشان در سال 66 در پاسخ به سوالی می‌نویسند: «تولى امور مسلمين و تشكيل حكومت بستگى دارد به آراى اكثریت مسلمين، كه در قانون اساسى هم از آن ياد شده است، و در صدر اسلام تعبير مى ‏شده به بيعت با ولىّ مسلمين.» (صحیفه امام، ج۲۰، ص۴۵۹) 🔸بر همین اساس ایشان بر اصل دموکراسی در انتخاب حاکم و دیگر امور تاکید زیادی داشتند و آن را به عنوان یک اصل معتبر اسلامی مطرح می‌کردند. با جست و جو در کلمات امام خمینی مشخص می‌شود که اولین بار ایشان در آذر 57 به صراحت از دموکراسی سخن گفته‌اند. هرچند پیش از آن نیز از اموری مانند «رفراندوم» نیز در کلمات ایشان مطرح شده بود که به آن اشاره خواهد شد. در آذر 57 خبرنگار یک روزنامه دانمارکی از ایشان پرسید: «نظرات و درخواست‌هاى سياسى شما در ايران امروز چيست؟» ایشان در جواب گفتند: «نظر ما اين است كه دست خائنين به اين مملكت را كوتاه كنيم و درآمد مملكت را صرف محتاجان و فقراى آن و مصالح ملت كنيم و حكومت جائرانه پهلوى را بر هم زنيم و يك رژيم بر پايه عدالت و دموكراسى‏ حقيقى كه ضامن آزادى و استقلال مملكت باشد به وجود بياوريم.» یا در جواب خبرنگار تلويزيون تايمز انگلیس که از ماهیت حکومت اسلامی پرسیده بود، ایشان گفتند: «حكومت اسلامى يعنى يك حكومت مبتنى بر عدل و دموكراسى‏ و متكى بر قواعد و قوانين اسلام.» 🔹همچنین ایشان در دی ماه 57 در جواب به خبرنگار فرانسوى مجله محلى «لُ اكُو» می‌گویند: «در اسلام، دموكراسى مندرج است و مردم آزادند در اسلام، هم در بيان عقايد و هم در اعمال، مادامى كه توطئه در كار نباشد و مسائلى را عنوان نكنند كه نسل ايران را منحرف كنند.» یا در 30 بهمن 57 مساله دموکراسی اسلامی را مطرح می‌کنند و خطاب به مسئولان آموزش و پرورش و دانش آموزان می‌گویند: «هر گز اجازه ندهيد كه عده‌‏اى معدود، چون گذشته تلخ روزهاى استبداد، بر شما حكومت كنند. اصل دموكراسى‏ اسلامى را فراموش نكنيد.» و در 12 فروردین بعد از اعلام نتیجه رفراندوم در پیامی می‌گویند: «دموكراسى غربى‌‏اش فاسد است، شرقى‌‏اش هم فاسد است؛ «دموكراسى اسلامى» صحيح است و ما بعدها اگر توفيق پيدا كنيم به شرق و غرب اثبات مى‌‏كنيم كه اين دموكراسى كه ما داريم، اين دموكراسى است نه آنكه شما داريد.» و به طور کلی تاکید ایشان در موارد متعددی بر دموکراسی اسلامی تاکید کرده‌اند. و در شهریور 58 در پاسخ به این سوال که که چرا در طرح جمهوری اسلامی، واژه دموکراتیک مطرح نشده، سه دلیل ذکر می‌کنند که یکی از آنها وجود دموکراسی در اسلام است و قید دموکراتیک گذاشتن یعنی اسلام از آن تهی است. (صحیفه امام، ج10، ص44) در ادامه به ذکر برخی از مصادیق دموکراسی در کلمات ایشان اشاره خواهد شد. 🆔 @AzadFekriSchool