📝امام خمینی و دموکراسی
انقلاب ۵۷ با چه گفتمانی شکل گرفت؟
🔻«ما بین انتقاد و دعوت مردم به شورش تفاوت قائل هستیم.»
شاید ابتدا تصور کنید که این جمله از سوی فردی مثل امام جمعه مشهد یا یکی دیگر از مقامات ارشد نظام بیان شده. اما این جملهای است که آذر ۵۷ نماینده دولت فرانسه به مهمان خود یعنی امام خمینی گفت.
🔹ماجرا از این قرار بود که ۱۱ آذر ۵۷ امام خمینی سربازان ارتش را به فرار از ارتش دعوت کردند و خواستار حمایت از اعتصابها شدند. امام خمینی در این پیام که خطاب به ملت ایران بود، تاکید کردند: «اعتصابات بزرگ خود را هر چه بيشتر ادامه دهيد، دستگاه اين خائنين ياغى را فلج كنيد. اعانت به اين خائنان، حرام و مخالف رضاى خداست.»
🔸به همین دلیل نماینده دولت فرانسه در ۲۰ آذر ۵۷ به امام خمینی تذکر داد و گفت: «اظهارات شما در این مورد از حد آزادی بیان گذشته است...براى ما بسيار مشكل است كه دعوت به نافرمانى و ايجاد مشكل و بلوا در كشور را بپذيريم.» اما امام خمینی زیر بار حرف او نرفتند و گفتند: «اعتقاد داريم كه سرنوشت ما بايد در دست خودمان باشد.»
🔻امام خمینی همچنین دولت شاه را اینگونه توصیف کردند: «ريشه اختلاف ما با شما، در همان اظهار عقيده است. سرباز، در يك دولت غاصب سرباز نيست. در يك دولتى كه شاه غاصب است و بر تمامى مصالح ملت قيام كرده است، شاه ياغى است. لذا يك قيام مسلحانه هم شورش نيست؛ بلكه ضد شورش است...براى حيثيت فرانسه ضرر دارد كه از يك جانى طرفدارى كند.»
🔹شبیه این سخنان بارها در کلمات امام خمینی تکرار شده و ایشان تاکید زیادی بر پایمال شدن آزادی و انتخاب مردم در حکومت شاه کردند، مثلاً ۲۴ آذر ۵۷ در مصاحبه با یک خبرنگار فلسطینی علت رهبری انقلاب را پایمال شدن سه اصل اسلامی عنوان کردند؛ «اصل لزوم عدالت در حاكم اسلامى»، «آزادى مسلمين در رأى به حاكم و تعيين سرنوشت خود» و «اصل استقلال كشور اسلامى از دخالت اجانب و تسلط آنها بر مقدرات مسلمين.»
🔸این تاکیدات ایشان در حدی بود که در ۱۰ دی ۵۷ گفتند: «قهراً مردم وقتى آزاد هستند يك نفر صالح را انتخاب مىكنند و آراى عمومى نمىشود خطا بكند. يکوقت يكى مىخواهد يك كارى بكند اشتباه مىكند، یکوقت يک مملكت سى ميليونى نمىشود اشتباه بكند. كسى بگويد خوب لَعلَّ يك آدمِ غلطى را گذاشتند؛ اگر غلطى را گذاشتند، قدم اول را كه برداشت همين ملت عزلش مىكنند تمام مىشود.»
🔻ایشان بعد از انقلاب در ۸ خرداد ۵۸ با اشاره به ضرورت نهی از منکر مقامات، گفتند: «در صدر اسلام هست که عمر وقتی که گفت اگر من یک کاری کردم شماها چه میکنید؟ یک عربی شمشیرش را کشید گفت ما با این، با این شمشیر راستش میکنیم! باید مسلمان اینطور باشد که اگر –خلیفه مسلمین و عرض بکنم هر که میخواهد باشد– اگر دید پایش را کنار گذاشت، شمشیرش را بکشد که پایت را راست بگذار.»
🔹نمونه دیگر آنکه ۲۹ دی ۶۶ وقتی از امام خمینی سوال شد: «در چه صورت فقیه جامع الشرایط بر جامعۀ اسلامی ولایت دارد؟» ایشان در جواب نوشتند: «تولى امور مسلمين و تشكيل حكومت بستگى دارد به آراى اكثريت مسلمين، كه در قانون اساسى هم از آن ياد شده است، و در صدر اسلام تعبير مى شده به بيعت با ولىّ مسلمين.»
🔸آنچه بیان شد نمونههای اندکی از تاکیدات امام خمینی بر حق نصب، حق عزل و حق نقد حاکمان جامعه بود. اما شاید مطلب مهمتر این باشد که یک شهروند ایرانی امروز که این سخنان را مرور میکند تا چه اندازه آن را با هویت فعلی خود متناسب میبیند؟
نظراتتان را برای ما بنویسید و همچنین در صفحه اینستاگرام مدرسه، اطلاعات بیشتری را میتوانید در پادکستِ «امام خمینی و دموکراسی» بشنوید.
🌐
AzadFekriSchool.ir
🆔
@AzadFekriSchool