چرا وقتی قرارست به پدرهای سینمای ایران فکر کنیم آثار زیادی به ذهن‌مان نمی‌آید؟ چون در فیلم‌ها همیشه این مادرها هستند که برجسته می‌شوند، این مادرها هستند که نقش‌شان، مهرشان، عشق‌شان بیشتر دیده می‌شود، حس می‌شود، درک می‌شود. حس پدرانه همیشه در پس و پشت حس مادرانه پنهان می‌شود؛ همچون در زندگی. پدرها در فیلم‌ها هم کمتر حرف می‌زنند، کمتر احساسات‌شان را بروز می‌دهند، کمتر از زحماتی که می‌کشند حرف می‌زنند؛ همچون در زندگی. وقتی قرار شد درباره‌ی نقش یک پدر در سینمای ایران بنویسم، فیلم‌های کارگردان‌های محبوبم را مرور کردم. بعد از دایی‌یونس «بوی پیراهن یوسف» اولین نقشی که به ذهنم آمد، پدرِ «روسری آبی» بود. البته که عاشقانه‌ی «روسری آبی» در نظر اول کمتر نقش یک پدر را به ذهن می‌آورد، ولی رسول رحمانی، صاحب کارخانه‌ی تولید رب گوجه‌فرنگی با بازی همیشه بی‌نظیر استاد عزت‌الله انتظامی یکی از پدرهای به‌یادماندنی سینمای ایران است. رسول رحمانی یک پدر است حتی وقتی عاشق می‌شود. برای دیدن ادامه‌ی مطلب پدرِ «روسری آبی» روی لینک بزنید. 5⃣5⃣ @Azadisqart