🔰 سحر خیزی « چله ی سوم » 🌙 در روز سی و ششم از برنامه ی چهل روز سحر خیزی هستیم 💭 چه دقیق فرمود نغمه خوانِ شیرازی:💭 هزار دشمنم اَر می‌کنند قصدِ هلاک گَرَم تو دوستی از دشمنان ندارم باک مرا امیدِ وِصالِ تو زنده می‌دارد و گر نه هر دَمَم از هجرِ توست بیمِ هلاک نَفَس نَفَس اگر از باد نَشنوم بویش زمان زمان چو گل از غم کُنَم گریبان چاک رَوَد به خواب دو چشم از خیالِ تو، هیهات بُوَد صبور دل اندر فِراقِ تو، حاشاک اگر تو زخم زَنی بِهْ که دیگری مَرهم و گر تو زَهر دهی بِهْ که دیگری تریاک بِضَربِ سَیْفِکَ قَتْلی حَیاتُنا اَبدا لِأنَّ روحیَ قَدْ طابَ اَن یَکونَ فِداک عِنان مَپیچ که گر می‌زنی به شمشیرم سِپر کُنَم سر و دستت ندارم از فِتراک تو را چُنان که تویی هر نظر کجا بیند به قَدرِ دانشِ خود هر کسی کند اِدراک به چَشمِ خَلق، عزیزِ جهان شود حافظ که بر درِ تو نَهَد رویِ مَسکَنَت بر خاک «مشارطه یعنی به خودت «» هر روز یک مقدار عالی تر رفتار کنم » 🌙 🏝@azkhodam