﷽
جلسه مقدّمه تفسیر عرفانی سوره حمد قرآن
توسّط عارف باللّه واصل حضرت استاد آیت الله
سیّد روح الله موسوی خمینی
(قدّس الله سرّه و نفسه الزّکیة و رضوان الله علیه) :
... *خدایا من را از آنهایی قرار ده که صدایشان زدی، پس اجابت کردند؛ و آنها را لحاظ کردی (به آنها نظر کردی)، پس در برابر جلال تو مدهوش شدند.
... «فَتَصِلَ»
وصول پیدا بکند
«الی مَعدِنِ العَظَمَةِ و تَصیرَ ارواحُنا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدسِکَ»
حالا که رسید، ارواح معلّق بشود «بِعِزِّ قُدسِکَ».
این همان معنایی است که عرفاء میگویند. یک نفر آدم که اطراف قضیّه را توجّه کرده، نمیتواند بگوید علّت و معلول است. ضیق تعبیر است. نمیشود تعبیر کرد از آن به علّت و معلول، به اثر و مؤثّر.
خالق و مخلوق هم یک بیان روی مذاقّ عامّه است، بهتر از آن تعبیرات است؛ لکن تجلّی بهتر است و باز هم نزدیکتر به آن معنایی است که هیچ نمیشود از آن تعبیر کرد.
این ربط ما بین حقّ و خلق از مسائلی است که تصوّرش از تصدیقش مشکلتر است؛ تصدیقش میشود کرد، اگر آدم تصوّر کند. ما چطور تصوّر بکنیم که یک موجودی در هیچ جا غایب نباشد، یک جا نباشد؟
باطن اشیاء هست، ظاهر اشیاء هست و همه معلولش هستند؛ اما تعبیر نمیتوانیم بکنیم از آن. از چنین مؤثّری [که] در باطن اشیاء هست، در ظاهر اشیاء هست :
لا یخلو منه شیء ؛
هیچ جا نیست که خالی باشد از او، چطور تعبیر کنند که بتوانند آن مطلب را افاده کنند؟
و هر چه تعبیر کنند نمیشود، جز اینکه آنهایی که اهلش هستند دعاء کنند، این طور دعایی که در مناجات شعبانیّه است.
🕋🕌از خودآ تا خدا🕋🕌
@azkhodatakhoda_ir